سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://medicalhistory.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ

زندگینامه علی بن ربن طبری طبیب طبرستانی


« ابوالحسن على بن سهل»، معروف به« ابن ربن طبرى»، پزشک و داروشناس مشهور ایرانى سده سوم هجرى است. مهمترین آگاهى‏هایى که درباره زندگى او در دست مى‏باشد، اطلاعاتى است که خود در دو کتاب« فردوس الحکمة» و« الدین و الدولة» آورده است.


قفطی گوید : علی بن ربن الطبری که کنیه اش ابوالحسن بود، در صناعت طب فاضل و در طبرستان در خدمت ولات آن سامان می زیست. در علوم حکمتی و طبیعی متبحر و چون در طبرستان فتنه روی داد به ری آمد و محمد بن زکریای رازی در آنجا بخدمتش رسید و از وی بهره گرفت.
تولد ابن ربن را در اواخر روزگار ابوجعفر منصور خلیفه عباسى( 136- 158 ق) و یا اوایل خلافت مهدى عباسى( 158- 169 ق) دانسته و به استناد نوشته ابن ربن( فردوس الحکمة، ص 518- 519) که مى‏گوید به همراه پدرش، شاهد آتش‏سوزى عظیم در طبرستان بوده است، آن رویداد را با لشکرکشى مهدى خلیفه عباسى به طبرستان در 167 ق، همزمان پنداشته و نتیجه گرفته‏اند که اگر وى در آن هنگام دست کم 10 ساله بوده باشد،( مقدمه الدین و الدوله، ص 10) پس در حدود 157 ق به دنیا آمده بوده است. برخى از منابع متأخر نیز بدون ذکر مأخذ، تاریخ تولد او را 192 ق( 808 م) در شهر مرو نوشته‏اند.


پدرش از بزرگان و دبیران مرو بود که طب را به عنوان حرفه خانوادگى و براى خدمت به خلق فراگرفت و به همین جهت به ربن یعنى سرور و معلم ما ملقب شد. با این همه بسیارى از مآخذ در ذکر نام و لقب وى و پدرش با یکدیگر اختلاف دارند و آن را به صورت‏هاى على بن زید، على بن زین و على بن زیل آورده‏اند. حتى با توجه به این‏که« ربن» و« راب» از القاب روحانیون یهود است، او را یهودى انگاشته‏اند. به همین سبب، بیشتر کسانى که شرح حال او را نوشته‏اند، به عنوان پزشکى که قبلاً یهودى بوده است، از او نام برده‏اند، اما وى خود در کتاب« الدین و الدولة»( ص 33، 98- 99) آورده است که ابتدا مسیحى بوده و سپس با غور و تعمق در اندیشه‏هاى اسلامى و معانى قرآنى، به اسلام گرویده است. مورخان بزرگى چون طبرى و ابن خلکان نیز بر مسیحى بودن او تصریح کرده‏اند.
علی ابن ربن طبری طب را نزد پدرش آموخت، سپس با استفاده از آثار یونانیان و دانشمندان دیگر، آن را تکمیل کرد و اگرچه بعضى او را استادِ زکریاى رازى مى‏دانند، لکن با توجه به این‏که رازى متولد 251 ق( 865 م) است و ابن ربن در حدود 225 ق از طبرستان کوچ کرده است، قبول این معنى که رازى وى را در بغداد دیده باشد، ناممکن است، زیرا رازى در حدود 30 سالگى یا پس از آن به بغداد رفته بوده و در این هنگام ابن ربن در قید حیات نبوده است.
ابن ربن روزگار جوانى را در طبرستان سپرى کرد. وى از دبیران حاکم طبرستان، مازیار بن قارن بود. در این‌ شغل‌ آنچنان‌ مهارت‌ داشت‌ که‌ نوشته‌هایش‌ «بُلَغای‌ عراقین‌ و حجاز» را به‌ تعجب‌ وا مى‌داشت‌ پس از گرفتارى و قتل مازیار، وى در سال 224 ق به عراق رفت و در سامرا اقامت گزید و مورد احترام معتصم قرار گرفت و به قولى به دست او اسلام آورد. سپس متوکل نیز او را به ندیمى خود برگزید.
تردیدى نیست که رفتن ابن ربن به دارالخلافه، در روزگار معتصم بوده است، اما با توجه به نوشته خود وى، در زمان متوکل و با راهنمایى و در منادمت او بوده که اسلام را پذیرفته است. بنابر این، نوشته ابن ندیم و به تبع او دیگران، مبنى بر مسلمان شدن وى به دست معتصم، نادرست مى‏نماید.
ابن ربن از نظر علمى چنان مقامى داشت که او را همطراز رازى، مجوسى و ابن سینا نام برده و یکى از 4 دانشمند و پزشک بزرگ مسلمان دانسته‏اند.
همو بود که مسرى بودن سل ریوى را اعلام داشت.
از سخنان حکیمانة اوست‌: 1. نادان همواره در معرض مرگ است‌، 2. تندرستی پایان هر آرزویی است‌، 3. آزمون بسیار سبب افزایش خرد باشد، 4. تکلف زیان‌آور است‌، 5. بدترین گفتار آن است که جزئی از آن جزء دیگر را نقض کند .


آثار علی بن ربن طبری
آثار بسیار به ابن ربن نسبت داده شده است که برخى از آن‏ها به دست ما رسیده، ولى از برخى دیگر فقط نامى باقى مانده است. معروف‏ترین آثار او عبارتند از:

« فردوس الحکمة فى الطب»، به زبان عربى، مهم‏ترین اثر على بن سهل طبرى در علم پزشکى است که آن را باید اثرى درخشان در سرآغاز دوران تألیف و تصنیف کتب طبى بعد از عبور از دوران ترجمه کتب طبى یونانى و سریانى دانست.
پیش از على بن سهل، اطباى بزرگى چون جبرئیل بن بختیشوع، یوحنا بن ماسویه، حنین بن اسحاق و... مى‏زیسته‏اند و همگى، تألیفات گران‏قدرى را در حوزه پزشکى به دنیاى علم عرضه کرده‏اند، ولى نگاشته‏هاى آنها برخلاف« فردوس الحکمة»، یا ترجمه‏اى- و حداکثر شرحى- از آثار یونانى بوده و یا رسالات متفرقه‏اى در مسائل جزئى پزشکى بوده است؛ ازاین‏رو،« فردوس الحکمة» را باید قدیمى‏ترین نگاشته جامع علم پزشکى در سرزمین‏هاى اسلامى دانست. نگارش این اثر در سال سوم خلافت متوکل عباسى پایان پذیرفته است.
مؤلف در مقدمه کتاب، خاطرنشان مى‏کند که پدرش همیشه در پى کتب طب و فلسفه بود و ازاین‏رو، وى نیز به مطالعه این کتاب‏ها مشغول بوده است. کتاب یک دوره کامل طب و درمان و بهداشت است که چون از اولین کتب طبی اسلامی است، نظرات قدما در آن بسیار منعکس گردیده است.
ابن الندیم و ابن ابی اصیبعه گویند : کتاب، در هفت « نوع» تدوین یافته است. هر نوع، مشتمل بر چند مقاله است و هر مقاله، خود داراى چند باب است. در مجموع، این اثر، شامل 30 مقاله و 360 باب است که به اهتمام و تصحیح خواجه کمال الدین دکتر محمد زبیرالصدیقی رییس شعبه عربی دانشگاه به همت شادروان پرفسور ادوارد براون به سال 1928 میلادی در چاپخانه آفتاب برلین چاپ شده است.
مؤلف در تألیف این اثر- افزون بر کتب بقراط، جالینوس، دیاسقوریدوس، ارسطو و بطلمیوس- از کتب حکماى نه چندان مشهور یونان هم استفاده کرده است، از جمله ثیوفرساطوط، دیمفراطیس، ارسالاوس، ایکزومینوس و...
این اثر، هم دربرگیرنده کلیات طب است، هم مبحث معالجات و هم مبحث داروشناسى و داروسازى، لذا مباحث متنوعى همچون« هیولا و صورت و ماده و کمیت و کیفیت»،« طبایع مفرد و مرکب و رد نظریه کسانى که اعتقاد به طبیعت پنجم دارند»،« تضاد طبایع با یکدیگر و رد نظریه بارد بودن هوا»،« جنین‏شناسى»،« علت مذکر و مؤنث شدن جنین و کثرت و قلت ولد و علت دوقلو شدن جنین و کامل و ناقص شدن اعضاى آن»،« مباحث مربوط به نفس»،« مزاجات بدن»،« تربیت اطفال و حفظ الصحه»،« مباحث مربوط به غذا»،« مباحث مربوط به بیمارى‏ها»،« مباحث مربوط به قواى اشیاء»،« گیاهان و ادویه و حیوانات و سموم»،« شهرها و آب‏ها و بادها» و... در آن مطرح شده است.
نوع چهارم مشتمل بر دوازده مقاله در یکصد و چهل و هشت باب و در موضوعات بیماری های عمومی و علل آن، بیماری سالهای مختلف آدمی، هیجان، اخلاط چهارگانه و علامات آن ها، بیماریهای دا خلی، قانون درمان، درمان و تدبیر بیماریهای تنه و اعضاء و بیماریهای سر و دماغ و چشم وگوش و بینی و دهان و دندان و تشنج و ...
مؤلف در این کتاب، کلیات طب هندى و شیوه معالجات آنها را بر اساس منابع طب هندى مطرح کرده است
اهمیت« فردوس الحکمة»- علاوه بر قدمت تاریخى آن- یکى هم نقل اقوال از کتب و کسانى است که امروزه ردى از آنها مشاهده نمى‏کنیم.
بطور خلاصه فردوس الحکمه یکی از مبانی و طلیعه معتبر مشی تالیف کتب طبی در تمدن اسلامی است، که بعدها بسیاری از مولفان به شیوه و رسم کتاب مؤلفات خود را منظم ساخته اند
الدین و الدولة فى اثبات نبوة النبى محمد( ص). در این کتاب، ابن ربن حقانیت دین اسلام و برترى آن را بر ادیان دیگر مورد بررسى قرار داده و اطلاعاتى درباره ادیان هند و فرق گوناگون اسلام و مسیحیت و غیره در یک باب آورده است.
تحفة الملوک، فى الحجامة، فى ترتیب الاغذیة، عرفان الحیاة یا ارفاق الحیاة، "فی الرقی"،حفظ الصحة، الکتاب اللؤلؤ، کتاب الرد على اصناف الناصرى، کناش الحضره و کتاب فى الامثال و الادب على مذاهب الفرس و الروم و العرب


سید جلال مصطفوی کاشانی در مورد علی بن ربن طبری می گوید:« طبرى با آن مقام فضل و دانش، ابدا غرور و خودپسندى نداشت و اغلب در مسافرت‏ها و سیاحت‏هایى که در شهرها و قصبات مى‏کرده، بعضى معالجات عجیب از پیرزن‏ها مى‏دیده که مورد دقت و تحقیق قرار مى‏داده و به خوبى مى‏دانسته است قسمتى از علم طب، در کتاب‏ها تدوین نشده و از چندین هزار سال قبل سینه به سینه نقل شده است...»
طبری از تجربه های مردمان عامه در درمان بیماری ها نیز یاد کرده است:« دیدم طبرستانیان و دیگران می گویند که هرگاه در برابر کسی که به فتق دچار شده، چوب درخت انجیر را بسوزانند، بیضه اش بهبود خواهد یافت.(فردوس الحکمه ص 533 )
وی به خوبی از آنچه در اطرافش می گذشته تجربه می اندوخته و بسیار ریزبین بوده است:« بسیار در کوههای طبرستان دیدم...بخارات از کوه بالا رفته و متراکم می شود و در هوا بر روی هم قرار می گیرند و همان روز یا چند روز بعد به باران تبدیل می شوند و چه بسا از بخارهای متراکم شده با آمدن بادها به هم برخورد کنند و از میانشان صاعقه ها پدید آید و از اصطکاک آنها برق پدید آید. ( فردوس الحکمه ص.25)
از رابطه چهره شخص و رفتارهای او که در گذشته به علم فراست معروف بود، سخن می گوید: در طبرستان مردی را می شناسم ، که چشم و ابرو و لبش شباهتی به بوزینه داشت و شادمانی ها و سرگرمی ها را دوست می داشت و بر آمیزش جنسی با زنان حریص بود، همچنانکه بوزینگان چنین اند. ( فردوس الحکمه ص.49-50)
درباره تاثیر نور ماه بر ساخت شراب در طبرستان نوشته است:« اهل طبرستان می نویسند که در شبی که هلال ماه در آسمان پدید می آید شراب در خم های خود دگرگون می شود و بخش پایینی_دردی_ به بالا می رود و در آغاز ماه شراب را کدر می یابند که گویی رسوبی بیش نبوده است و از این سبب همه خم های خود را در زمین مدفون می کنند. »( فردوس الحکمه ص.22)
از خودکشی و افسردگی های روانی یاد کرده است: «و زنان و مردانی در طبرستان خود را از ترس یا اندوه پدید آمده، از درختان حلق آویز کردند.»( فردوس الحکمه ص.142)

منابع:
دایرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 3، ص 545.
لغت نامه دهخدا
فردوس الحکمه
الدین و الدوله
تاریخ طب در ایران پس از اسلام، دکتر نجم آبادی
مجموعه آثار دکتر سید جلال مصطفوى کاشانى، مصطفوى کاشانى، سید جلال، 2جلد، نشر شهر - تهران، چاپ: اول، 1382 ه.ش.-ص 268 و 269
من تاریخ الطب الإسلامی، احمد ابراهیم الهواری، 1جلد، عین للدراسات و البحوث الإنسانیة و الاجتماعیة - دمشق، چاپ: اول، 2005 م.
تاریخ أطباء العیون العرب، الحمارنه، نشات، 2جلد، نشات الحمارانه - بیروت، چاپ: دوم، 1985 م.
تاریخ نگارش هاى عربى، سزگین، فؤاد، 1جلد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی - تهران، چاپ: اول، 1380 ه.ش.

مقاله نقدی بر تصحیح کتاب فردوس الحکمه،کهن ترین درسنامه پزشکی، سید حسین رضوی برقعی
مقاله نقش دانشمندان طبرستانی و محیط علمی آن در انتقال دانش عصر ساسانی به تمدن اسلامی

 


[ پنج شنبه 94/12/20 ] [ 6:2 عصر ] [ جمال رضایی اوریمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 59
بازدید دیروز: 235
کل بازدیدها: 417477