سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://medicalhistory.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ

تاریخچه بهداشت آب در ایران باستان


ایرانیان آب را از هر نوع پلیدى دور داشته و چون آب را براى آبادانى و ترقى کشور واجب مى‏دانستند، به پاکیزگى و بهداشت آن بسیار پایبند بودند.
آب در آئین زرتشت بسیار محترم و ارزنده و از مطالعه کتب مذهبى آنان چنین مستفاد مى‏گردد که این عنصر بسیار مقدس بوده است.
آب را منبع زندگى جمیع موجودات و رستنیها و آبادانى مى‏دانستند و براى نگاهدارى آن فرشته‏اى را قائل بودند که نام آن خرداد بود.


عجب شگفت ‏انگیز است که در آئین زرتشتیان درباره آب مسائل و اصولى را قائل بودند، که با موازین کنونى تباین کلى نداشته است.


اینک بسیار مختصر دراین‏ باره مى‏نگاریم:
1- براى آب مشروب صافى و زلالى و بى‏رنگ و بوئى و مزه و عدم آلودگى به کثافات را (که آنها را از تراوش اهریمن مى‏دانستند و معتقد بودند باعث بیمارى است) قائل بودند،
2- ریختن کثافات و مواد ناپاک به‏مانند مدفوع و ادرار و آب دهان و خون و اخلاط و لاشه و به‏مانند آنها در آب غدغن و مرتکب به مجازات محکوم بود.
3- مجازات فردى که در آب جارى اخلاط و آب دهان مى‏انداخت مى‏بایست مبلغى جهت آتش مقدس به مغان بپردازد همچنین صد حیوان موذى بکشد.
4- آنان معتقد بودند براى آشامیدن هرکس باید ظرف على‏حده داشته باشد.
5- آنان که عمدا آبرا آلوده نمایند و مثلا مرده و لاشه در آن اندازند تا مجازات اعدام محکوم بودند.
6- حمام نمودن و تغسیل و شستشوى لباس (حتى شستن دست و رو) در آب جارى ممنوع بود. به همین نحو اگر کسى مى‏خواست شنا کند، مى‏بایست اول خود را در خارج بشوید و پاک کند سپس وارد استخر گردد.


مورخین یونانى به‏ مانند هردت متذکر گردیده که آب جارى نزد ایرانیان مقدس بوده و پیوسته از آلودگى و ورود کثافات بدان جلوگیرى مى‏نمودند.
سایر مورخین یونانى به‏مانند استرابون‏Strabon و گزنوفن‏Xenophon نیز به‏مانند هرودت درباره مقام بزرگ آب در میان ایرانیان در کتاب خود متذکر گردیده ‏اند.


فقرات 26- 27- 28- 29- 30- 31- 32- 33- 34- 35- 36- 37- 38- 39- 40- 41 باب ششم وندیداد موید مطالب بالاست و خلاصه آن چنین است:
" هرگاه مزداپرستان به یک آب جارى برسند که در آن مرده سگ یا انسان باشد چه باید بکنند؟ دستور است که با کفش کنده و لباس کنده منتظر بایستد (تا مرده محاذى او بیاید) آنگاه تا قوزک پا در آب رود و مرده را بیرون آورد و اگر لازم گردد تا کمر در آب رود تا به بدن مرده برسد (و بیرون آورد).

" اگر مرده سک یا انسان که در آب جارى متلاشى و گندیده شده است باشد مزداپرستان چه باید بکنند؟
" باید هر قدر که در دو دست او جا بگیرد از آب بیرون بیاورد و بر زمین خشک بگذارد.
" درباره آب راکد (اگر مرده سک یا انسان در آن افتد) چقدر آن را نجس و چرکین و کثیف مى‏کند؟
" به قدر شش قدم از چهار طرف و تا وقتى مرده را از آب بیرون نیاورند، آن آب نجس و غیر قابل خوردن است، از آن آب مرده را بیرون بیاورند و بر زمین خشک بگذارند و پس از بیرون آوردن مرده اگر میسر باشد نصف آن آب اگر ممکن نشود ثلث و الاربع و اگر میسر گردید خمس آن آب را خالى کنند- پس از آنکه مرده به بیرون آورده شد و آب (نصف یا ثلث یا ربع یا خمس) کشیده شد آن آب پاک خواهد بود و مثل سابق قابل خوردن حیوان و انسان مى‏شود.
" اما درباره آب چاه و چشمه اگر مرده در آن افتد تا وقتى که مرده در آب است آن آب نجس است و قابل خوردن نیست. مرده را باید از آب بیرون بیاورند و بر زمین خشک بگذارند.
" اگر ممکن باشد نصف و اگر ممکن نشد ثلث و الاربع و اگر آن هم ممکن نشود خمس آب را خالى کنند. پس از آنکه مرده بیرون آورده شد و آب بترتیب بالا نصف یا ثلث یا ربع یا خمس کشیده شد آنچه باقى مانده پاک است.
" چه میزان از برف و تگرگ (در صورتى که مرده بر آن افتد) نجس و کثیف است؟
" در این صورت چهار قدم از چهار طرف را نجس کند، و تا وقتى که مرده را از آب بیرون آورند، آن آب (یعنى برف و تگرگ) نجس و غیر قابل خوردن است، از آن آب باید مرده را بیرون آورند و بر زمین خشک بگذارند.
" اما پس از آنکه مرده بیرون آورده شد و برف و تگرگ آب شد، آن آب پاک‏ مى‏شود و مثل سابق قابل خوردن حیوان و انسان است.
" چقدر از آب جارى (در صورتى که مرده در آن افتد) نجس و چرکین و کثیف مى‏شود؟
" باید مرده از آب بیرون آورده شود و سه مرتبه باران بر آب ببارد تا آن آب پاک شود و به‏مانند سابق (یعنى مثل پیش از افتادن مرده در آن) قابل خوردن حیوان و انسان مى‏شود".


این بود خلاصه ‏اى از شانزده فقره از باب ششم وندیداد که سئوال و جواب بین زرتشت و اهورامزداست که تکلیف متدینین به آئین زرتشت را معین مى‏نماید.


به همین نحو در دوران ساسانیان گرامى و پاک نگاه داشتن آب و جلوگیرى از آلودگى آن بسیار مورد نظر زرتشتیان و آلوده نمودن آب در آئین زرتشت از گناههاى بزرگ بوده که در بعضى اوقات برحسب درجه اهمیت مجازات اعدام درباره مرتکب معمول مى‏گردیده است.
از قوانین بهداشتى و طبى (یا روش بهداشتى و طبى) برمى‏آید، آنکه آب هم به‏مانند آتش همان حرمت آتش را داشته است. همچنین احکامى درباره آبهاى حاصل از برف و تگرک و باران دارد. (فقرات 36- 37- 38- 39- 40- 41 باب ششم وندیداد).


در باب دوم وندیداد فقره 34 درباره مخزن و محل نگاهدارى آب آمده است که:
" جمشید در محلى آب را به اندازه مسافت هزار قدم انبار کرد در آنجا بازارى ساخت که در آن سبزیها و خوراک فاسد نشونده بود".
درباره آب همانطور که در بالا مذکور افتاد ایرانیان قدیم معتقدات کم‏نظیرى داشتند. مثلا در فقره هشتم از باب پنجم وندیداد آمده است: که زرتشت از اهورامزدا سئوال مى‏کند که آیا آب انسان را مى‏کشد؟ پس اهورامزدا در پاسخ مى‏گوید: آب انسان را نمى‏کشد.


طبق گفته هرودت:" ایرانیان در رود قضاى حاجت نمى‏کنند، آب دهن نمى‏اندازند، در آن دست نمى‏شویند، نمى‏گذارند کسى چنین کارها کند و رود را خیلى محترم مى‏دارند". همچنین آب دهان انداختن و یا قضاى حاجت در حضور دیگرى ممنوع بوده است.


درباره آلودگى آب، به‏مانند خاک آلودگى بسیار آسان بوده و چنانکه قبلا مذکور افتاد لمس جنازه و دست زدن به آن بیش از آنکه مراسم تشریفاتى طهارت (تطهیر) بعمل نیامده باشد، از گناهان بسیار بزرگ بوده است.


فیثاغورس حکیم در سیاحت نامه خود در ایران گوید:" سلاطین هخا
منشى پیوسته از آب رودخانه نزدیک شهر شوش استفاده مى ‏نمودند و در مواقع سفر از هر آبى (یا از آبهاى معمولى) نمى ‏آشامیدند و براى این کار که هنگام سفر بى ‏آب نباشند، آب را در تنک‏هاى نقره ذخیره نموده، وسط گردونه ‏ها مى ‏کشیدند (آب را مى ‏جوشاندند که از پاکى آن اطمینان حاصل نمایند) تا رفع احتیاج نمایند".

به ‏طور خلاصه در ایران باستان مقدس شمردن آب و نینداختن فضولات و کثافات و لاشه و مردار بر روى زمین از موضوعات بسیار مهمه و سنن مذهبى آنان بوده است، مثل آن است که ایرانیان باستان تولید بیماریها را در لاشه انسانى و مردار حیوانى و آلودگى و عفونت را در نتیجه آلودگى آب مى‏دانستند.

.

 


[ جمعه 96/4/2 ] [ 10:17 صبح ] [ جمال رضایی اوریمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 180
بازدید دیروز: 111
کل بازدیدها: 417134