تأثیرات چشم پزشکی اسلامی بر اروپا
اگر بخواهیم به دور از هرگونه تعصب و بصورت واقعبینانهایی به تأثیرات چشمپزشکی اسلامی بر اروپا اشاره نماییم که اندیشهها و دیدگاههای چشم پزشکان در قلمرو اسلام، دهها سال پس از رنسانس همچنان در اروپا تابان بوده است و دانشگاههای اروپا هنوز هم جولانگاه اندیشههای علمی و تجربی این پزشکان، پیرامون فیزیو پاتولوژی بیماریهای چشم میباشد.
دکتر سیریل الگود در کتاب خود بنام «تاریخ پزشکی ایران» میگوید:
علم بینایی و چشمپزشکی در یونان و روم پیشرف زیادی نکرد، ولی مسلمانان اطلاعات غلط آنها را تصحیح کرده و احترام خاصّی به این علم قائل شدند.
یونانیها بافتی را که موجب تاریِ قرنیة چشم میشود و بیشتر در تراخم ظاهر میگردد، از نقطه نظر علمی شرح نداده بودند. این کار برای اولین بار توسط چشم پزشکان مسلمان انجام شد و بعدها اروپاییان عمل برداشتن آن را از آنها آموختند. علاوه بر آن، آب سبز نیز برای اولینبار توسط کحالان مسلمان توصیف شد. همچنین، از آب مروارید و طاولچه نیز برای اولینبار در نظام پزشکی مسلمانان نام برده شده است. به همین ترتیب، جراحی غشاء ملتحمه را که فورنای در سال 1862 بهعنوان یک عمل نوین به جهانیان عرضه کرد ـ در حقیقت ـ چیزی جز ذکرِ مجدّدِ کاری نیست که چشم پزشکان مسلمان، قرنها قبل از آن انجام میدادند. به هر حال، این علم در جهان اسلام، چنان توسعه پیدا کرد که برخی از اصطلاحات مربوط به آن برای همیشه در دانش چشمپزشکی باقی مانده است