سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://medicalhistory.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ

زندگینامه جالینوس پزشک بزرگ یونان باستان

(نگاهی به تاریخ پزشکی یونان باستان)


« جالینوس» اهل« پرگامون» یونان( برگاماى کنونى در ترکیه) بود و در حدود سال 130 م متولد شد. وى در میان پزشکان یونان باستان که هر یک در زمان خود بى‏ مانند بودند، در مرتبه هشتم قرار داشت.


جالینوس در زمانى زندگى مى‏کرد که اروپا تحت تسلط امپراطورى روم بود. در آن زمان، نگاه رومى‏ها به پزشکى بیشتر تاکید بر بهداشت همگانى بود. آن‏ها قنات‏هایى براى انتقال آب سالم، فاضلاب‏هایى براى خارج کردن فضولات و گرمابه ‏هاى عمومى براى بهداشت شخصى افراد ساخته بودند. با وجود همه این موفقیت‏ها، محدودیت‏هایى نیز در نگرش آن‏ها وجود داشت. آن‏ها به درمان بیمارى‏هاى فردى توجهى نداشتند و کالبدشناسى را نیز به حساب نمى‏ آوردند. جالینوس به شناختن نقاط ضعف طب در رومى‏ها کمک کرد.


از آغاز پیدایش پزشکى تا آن زمان، سوفسطائیان در آن فن اختلاف نظر داشتند و خوبى ‏هاى آن را از بین برده بودند، اما جالینوس با قیام بر ضد آنان، نظریه‏ هاى بقراط و پیروان او را استوار ساخت و کتاب‏هاى بسیارى در کشف حقایق فن پزشکى تالیف کرد. وى در برخى از تألیفاتش آورده است:
« پدرم پیوسته مرا هندسه، حساب و ریاضیات آموخت تا به سن پانزده سالگى رسیدم، آن‏گاه مرا به آموختن منطق واداشت، زیرا مى‏خواست فلسفه بیاموزم، ولى در خواب دید که مرا به تحصیل پزشکى وادارد و آن‏گاه مرا به فراگرفتن این فن گماشت. در این زمان، هفده سال داشتم».
جالینوس پس از پایان تحصیلات پزشکى در« پرغامس» آسیاى صغیر و« کورینت» یونان، به اسکندریه مصر رفت. کتابخانه و موزه بزرگ آن‏جا داراى دو اسکلت کامل انسان بود. بنا بر نظر جالینوس، همان‏گونه که معمار از روى نقشه کار مى‏کند، پزشک هم نیاز دارد که بدن انسان را به طور کامل بشناسد.
قانون رومى‏ها کالبدشکافى جسد انسان را ممنوع کرده بود. از این رو جالینوس بدن یک خوک، بز و میمون را تشریح کرد. او با انجام این کار، چیزهاى زیادى آموخت، اما تمام جزئیاتى که در جانوران یافته بود، براى بدن انسان صدق نمى‏کرد؛ براى مثال، شبکه رگ‏هاى خونى که در زیر مغز جانوران مشترک است، در انسان وجود ندارد.


جالینوس با دانستنى‏هاى فراوانى که در مورد کالبدشناسى انسان کسب کرده بود، در سال 157 م به« پرغامس» برگشت تا به عنوان پزشک در مدرسه« گلادیاتورها» خدمت کند. وى جنگجویان زخمى را درمان مى‏کرد و از این راه، کالبدشناسى انسان را نیز به طور کامل فراگرفت.
جالینوس در سال 162 م به روم رفت و فواید دانستنى‏هاى خود را براى همگان به نمایش گذاشت.« ادموس» که پزشکى ناشناخته بود و از فلج مختصر در دست راست خود رنج مى‏برد، با ناامید شدن از پزشکان محلى، از جالینوس، پزشک جدید شهر درخواست کرد که او را معالجه کند. جالینوس با طرح پرسش‏هایى از ادموس، متوجه شد که او از ارابه پرت شده و گردنش مجروح گردیده است. جالینوس مى‏دانست که اعصاب انگشتان به ستون مهره‏ها ارتباط دارد و به جاى انگشتان باید روى اعصاب گردن او کار کرد. پس از معالجه، بیمار به طور کامل بهبود یافت و در پى این موفقیت،« مارکوس اورلیوس» امپراطور روم، جالینوس را به سمت پزشک دربار برگزید.


جالینوس در طول زندگى خود تعداد بسیار زیادى کتاب و مقاله پزشکى نوشت که بیش از صد عنوان از آن‏ها شناخته شده است. کتاب‏هاى وى، مجموعه‏اى از واقعیت‏ ها، نظرها و نیز خطاهاى آشکار است. او نشان داد که رگ‏ها، وسیله انتقال خون هستند، نه هوا؛ ولى این کشف مهم را که قلب، تلمبه خون است، از دست داد.
آموزه‏هاى جالینوس از حمایت اولیاى امور مذهبى قرون وسطى برخوردار شد. وى بر این باور بود که بیمارى، نتیجه ناهماهنگى چهار مایع حیاتى بدن یا اخلاط چهارگانه است. بر مبناى چنین نظریه‏اى، پزشکان فکر مى‏کردند که با خون‏گیرى یا حجامت از بیمار مى‏توانند سبب ایجاد تعادل در چهار مزاج بدن و در نتیجه، سلامتى بیمار شوند. این طرز فکر تا اوایل قرن هجدهم که اولیاى امور پزشکى برخى از خطاهاى اساسى نظریه‏هاى جالینوس را نشان دادند، پذیرفته شده بود.
او در حدود سال 200 از دنیا رفت.

 



[ جمعه 93/11/24 ] [ 12:49 عصر ] [ جمال رضایی اوریمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 167
بازدید دیروز: 152
کل بازدیدها: 447229