زندگینامه ابن هندو، پزشک طبرستانی
ابو الفرج على بن حسین بن هندو، طبیب، فیلسوف، کاتب و ادیب معروف طبرستانی در نیمه دوم قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجرى زندگى مىکرد. ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان مولد و منشأ او را طبرستان می داند.
ابن هندو فلسفه و علوم را در نیشاپور آموخت و سپس طب را از ابو الخیر حسن بن سِوار ابن خمار فرا گرفت و گویا بیشتر از طب به فلسفه علاقه داشته است.
ابن هندو در زمان ابو غالب بن خلف وزیر فخر الملک به بغداد آمد و بعدها به گرگان آمد و در 420 هجرى در آن شهر درگذشت و در خانه اى که ملک او بود مدفون گردید.
ابن هندو در نویسندگى و کتابت مهارتى بسزا داشت و در صید معانى و تهذیب الفاظ و تقریب اغراض توانا بود و مدتى در دیوان انشاء عضد الدولة دیلمى سمت منشى را داشته و مدتى نیز از کاتبان سیّده خاتون مادر مجد الدوله بوده است و حتى پس از سال 400 به عنوان کاتب در شهر گرگان شهرت داشته است
گذشته از مقام نویسندگى و کتابت در شعر و شاعرى نیز استادى والامقام بود چنانکه او را فرمانرواى نظم و نثر مىگفتند و دانشمندان مىکوشیدند تا به دیوان او یا به پاره اى از آن دست یابند.
او مردى خوشطبع و طنزگوى و هزّال بود از همین جهت صاحب بن عبّاد او را به مجاورت و مصاحبت خود برگزید و او هم قصائدى براى او سرود که به «صاحبیّات» معروف است و شاید از همین جهت ابو الفضل ابن العمید با او دشمنى مىورزیده و درصدد آزار او بوده است.
به روایت ابن اسفندیار، هنگامى که مردم با سید ابوطالب یحیى بن حسین، امام زیدیه( 421 ق / 1030 م) بیعت کردند، ابن هندو اشعارى در این باب سرود و محلى این اشعار را نشانه تحولى در اندیشه ابن هندو پنداشته است. روایت دیگرى از ابن اسفندیار حاکى از آن است که ابوالفرج على بن حسین بن هندو در عهد شرف المعالى انوشیروان که در 423 ق / 1032 م وارث تاج و تخت شد، منشور قضاى آمل را به خط بسیار خوش نوشت
ابوالفضل بندنیجی، شاعر معاصر وی، گوید: ابوالفرج بن هندو را در سالهای پس از 410ق در جریان (گرگان) در زُمره کاتبان یافتم و در آن دیار به نکویی شعر و کثرت فضل و ادب شهره بود
ابن هندو مدرّسى توانا بود و در حلقه درس او شاگردان از نواحى مختلف بلاد گرد مىآمدند و نزد او شعر و ادب و طبّ و فلسفه مى آموختند..
آثارى که از ابن هندو یاد کرده اند عبارتست از:
1- دیوان 2- رسائل 3- انموذج الحکمة 4- الرسالة المشوّقة فى المدخل إلى الفلسفة 5- النفس 6- الکلم الروحانیة من الحکم الیونانیة 7- الوساطة بین الزّناة و اللّاط 8- مفتاح الطب و منهاج الطلاب 9- البلغة من مجمل الحکمة. 10- نزهة العقول 11- الفرق بین المذکّر و المؤنث 12- المساحة.
از میان آثار ابن هندو کتاب «مفتاح الطبّ» او بیش از همه از شهرت برخوردار بوده و این بدان جهت است که کمتر کتابى با این وجازت و اختصار و درعینحال داراى مطالبى گوناگون در تاریخ طب و آداب دانشجویان این فن نوشته شده است و ظهیر الدین بیهقى آنجا که مىگوید:« در شرافت و فوائد علم پزشکى کتابى همچون مفتاح الطب او نیافتهام».
چون مؤلّف قبلا مقاله اى تحت عنوان « الرسالة المشوّقة فى المدخل إلى الفلسفة» تالیف کرده بود که از جهت سهل المأخذ بودن مورد توجّه دانشجویان قرار گرفت از او خواستند که مقالهاى در علم پزشکى بر همان اسلوب و روش بنویسد و او خواهش آنان را پاسخ گفت و این کتاب را براى آنان تألیف کرد و آن را بنام مفتاح الطّب (کلید دانش پزشکى و برنامه دانشجویان آن) نامید.
مفتاح الطب و منهاج الطلاب، به کوشش مهدى محقق و محمد تقى دانشپژوه در 1368 در تهران به چاپ رسیده است.
ابن هندو کتاب خود را در ده باب باین ترتیب قرار داده است که شامل مباحث زیر است:
باب اوّل در تشویق آموختن علم آموختن و پزشکى آموختن
باب دوم در اثبات علم پزشکى.
باب سوم در تعریف علم پزشکى.
باب چهارم در شرافت علم پزشکى.
باب پنجم در اقسام علم پزشکى.
باب ششم در مکتبهاى علم پزشکى.
باب هفتم در شیوه های درک علم پزشکى
باب هشتم در بر شمردن علومى که پزشک باید بداند تا در فّن و حرفه خود کامل گردد.
باب نهم در کیفیّت پیشرفت تدریجى دانشجوى پزشکى و کتابهاى آن.
باب دهم در تعبیرات و اصطلاحات علم پزشکى
منابع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران (ویژه علوم پزشکى) ؛ ص159
مفتاح الطب و منهاج الطلاب، ص: 192-194
سرگذشت ابن هندو طبرستانى و رساله مشوّقه او، محمد تقى دانش پژوه، مجله جاویدان خرد (تهران 1356 ه. ش.)، سال سوم شماره دوم ص 33- 26.
مطرح الأنظار فی تراجم أطباء الأعصار و فلاسفة الأمصار ،فیلسوف الدوله، عبد الحسین بن محمد حسن، ، 1جلد، تاریخ طبرستان ؛ قسماول ؛ ص125
فوات الوفیات ج 3 ص 13.
تتمة الیتیمة ج 2 ص 135.
ارشاد الاریب ج 5 ص 168.
تاریخ حکماء الاسلام ص 91.
تاریخ گزیده ص 419.
ارشاد الاریب ج 5 ص 169.
یتیمة الدهر ج 3 ص 394
دمیة القصر ج 1 ص 609.
نتمة الیتیمة ج 2 ص 135