سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://medicalhistory.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ

چشم پزشکی در دوره صفویه از نگاه سیریل الگود

طبیعى است که علم چشم‏پزشکى در دوره صفویه فقط مبتنى بر این سه کتاب نبود و به این مجموعه مثلا باید کتاب چهارمى را هم اضافه کنیم، کتابى که یک ایرانى آن را نوشته است و این شخص اولین و بزرگترین چشم‏پزشک ایران ابو روح محمد بن منصور بن عبد الله جرجانى، مشهور به زرین‏دست است. کتاب بزرگى که موجب شهرت این شخص شده است نور العین‏ نام دارد. این کتاب در سال 440 به پایان رسید و به نام سلطان ملکشاه سلجوقى که بین سال‏هاى 465 تا 485 سلطنت مى‏کرد شده است.


کتاب مزبور به ده باب تقسیم گردیده و نویسنده طى این ابواب ابتدا ساختمان و تشریح چشم را شرح داده و سپس به توضیح بیمارى‏هاى چشم پرداخته است و یک باب درباره بیمارى‏هائى که قابل رویت هستند و یک باب هم درباره بیمارى‏هائى که قابل رویت نمى‏باشند، آنگاه دو فصل را به جنبه‏هاى دیگر بیمارى‏هاى چشم اختصاص داده و این‏بار بیمارى‏ها را به دو دسته قابل علاج و غیر قابل علاج تقسیم نموده است. با فصل ششم توضیحات مربوط به درمان شروع مى‏گردد و فصل بعد از آن، که خود از سه بخش تشکیل گردیده است، منحصرا به جراحى‏هاى چشم اختصاص داده شده است. فصل هشتم درباره انواع کورى‏ها است و بالاخره در دو فصل آخر انواع داروهائى که در چشم‏پزشکى به کار برده مى‏شوند اسم برده شده است.
با وجود آن که نویسنده متذکر شده است در تالیف کتاب خود از العشر مقالات فى العین حنین استفاده کرده است، قسمت اعظم مطالب آن بدیع و بى‏سابقه مى‏باشد و مطالب بسیارى در آن ذکر شده است که در العشر مقالات فى العین اصلا وجود ندارد.
جاى شگفتى است که مى‏بینیم طى دو نسل متوالى از شهر جرجان (گنبد قابوس فعلى- مترجم) دو طبیب عالیقدر و نامدار برخاسته‏اند که هر دو تالیف خود را بزبان فارسى نوشته‏اند، یکى سید اسمعیل جرجانى و دیگرى هم ابو روح محمد بن منصور جرجانى به‏هرحال صورت اسامى چشم‏پزشکان بزرگ به همین‏جا ختم نمى‏شود.
من به خاطر دارم که در یکى از شماره‏هاى‏Jurnal of American Medieal Association مربوط به سال 1935 (1354 ه. ق.) صفحه 2122 به مقاله‏اى برخوردم که در آن نوشته بود در کتابخانه واتیکان کتاب فوق العاده ارزشمند و منحصر به فردى به نام کتاب المهذب فى طب العین وجود دارد که در آن شرحى بر چشم حیوانات و مطالبى در باب انواع و رنگ‏هاى چشم انسان نوشته شده است. از تاریخ تحریر این کتاب من اطلاعى ندارم، اما در مقاله مورد بحث تالیف آن به ابن النفیس که در سال 687 وفات یافته است نسبت داده شده است.

 

از آنجا که ابن النفیس آدم فوق العاده دقیق و موشکافى بوده است (و هم اوست که گردش خون کوچک را کشف کرد)، کتاب مزبور باید دقیقا مورد بررسى قرار بگیرد و معلوم شود که آیا حاوى مطلبى بیش از آن که زرین‏ دست‏ نوشته است مى‏باشد یا نه، زیرا پس از او هیچ پیشرفتى در این زمینه وجود نداشته است، جاى تعجب است که برغم مقاله مندرج درThe American Medical Association هیچ‏یک از مورخین پزشکى از این کتاب اطلاعى ندارند، خوانندگان متوجه شده‏اند که حنین، که من او را بنیانگذار علم چشم‏پزشکى در جهان اسلام معرفى کردم کار خود را با ترجمه آغاز کرد.

کتاب او در واقع مجموعه‏اى از اطلاعات کحالان یونانى و جالینوس است، اگرچه بعدها عده‏اى از کحالان دنیاى اسلام نوشته‏هائى به این کتاب اضافه کردند، اما حقیقت این است که مطلب مهم جدیدى به مطالب اصلى افزوده نشد. جالینوس نه تنها سعى کرد که فکر تازه‏اى‏به جهانیان عرضه کند، بلکه پزشکى را مثل نجوم و ریاضیات به صورت یک علم واقعى و مستقل درآورد. اما حنین فقط به ارزش‏هاى ظاهرى کار او توجه کرد و با ترجمه کلمه به کلمه نوشته‏هاى او کتابى به وجود آورد که به شدت و خیلى بیش از حد انتظار یک کتاب درس نظرى است.


یک چنین کتابى صددرصد منطبق با طرز تفکر پزشکان ایرانى و عرب آن دوره بود و به این دلیل با حرص و ولع به آن روى آوردند و مطالب آن را وحى منزل تلقى کردند و به این دلیل آن سرى از اشتباهات یونانى‏ها که نتیجه کمى تجربه و یا مشاهدات و بررسى‏هاى غیر کافى ایشان بود مستقیما به ایرانى‏ها و اعراب منتقل گردید. و با معطوف شدن مجدد نظرها به جالینوس در عهد صفویه، اشتباهات مزبور یکبار دیگر در دنیاى چشم‏پزشکى دوره صفویه ظاهر گردید.


به عنوان مثال تشریح چشم را در نظر مى‏گیریم، در کتاب حنین شش عضله چشم به خوبى توضیح داده شده است، اما یک عضله سه بر منقبضه نیز به آن اضافه گردیده که در انسان وجود ندارد و فقط در تعدادى از حیوانات پستاندار مشاهده مى‏شود، آن وقت همین عضله هفتم در نوشته‏هاى یکى از مولفین دوره صفویه یعنى بهاء الدوله نیز منعکس شده و درباره آن چنین نوشته است: «انسان به عصب مجوفى در داخل چشم برخورد مى‏کند که مى‏تواند چشم را به سمت بالا بگرداند و یا در حالت طبیعى خود نگاه دارد، و شش عضله دیگر براى حرکات چشم به جهات مختلف مى‏باشند».

منبع: کتاب طب در دوره صفویه اثر سیریل الگود


[ پنج شنبه 94/12/20 ] [ 5:37 عصر ] [ جمال رضایی اوریمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 225
بازدید دیروز: 146
کل بازدیدها: 446432