http://medicalhistory.ParsiBlog.com | ||
پزشکان دوره صفویه (نگاهی گذرا به اطباء دوره صفویه بر اساس کتاب سیریل الگود) بعد از معرفى بسیار کوتاه پزشکى گرانقدر چون جرجانى، به خاطر اختصار در کلام، از میان پزشکان مشهور شیعه فقط به چند نمونه دوران صفویه اکتفا نموده و شناخت بیشتر این پزشکان را به بخش کتابشناسى پایان این پژوهش موکول مى کنیم. شاهان صفوى نیز همچون آل بویه شیعه بوده و در دوران آنها شیعیان توانستند با برخوردارى از امنیت، خدمات بسیار ارزشمندى هم از نظر مذهب و هم در زمینه علوم و پزشکى ارائه نمایند در چنین شرایط مستعدى بود که علماى بزرگى همچون علامه مجلسى قادر شدند معارف اهل بیت (ع)، یعنى معارف اسلام راستین را با موفقیتهاى چشمگیر نشر دهند. اگر در ظلّ حمایت آل بویه بود که پزشکان مشهورى چون بو على سینا و على بن عباس اهوازى پرورش یافتند و بیمارستانهاىباشکوهى چون بیمارستان عضدى تأسیس گردید، در دوره صفویه نیز دانش پزشکى رونق گرفت و حتى به خاطر مناسبات دوستانه بین صفویه و پادشاهان مسلمان هندوستان عدهاى از علماى شیعه، از جمله پزشکان معروف، به هندوستان مهاجرت کرده و تأثیرات بسیار عمیقى را چه از نظر مذهبى و چه از نظر علمى و ادبى از خود به جاى گذارده و زبان فارسى را زبان علمى هند نمودند و چه بسیار کتابهاى علمى، مذهبى و ادبى و شعرى که از آن به بعد در هندوستان به زبان فارسى نوشته شد- که در گفتارهاى بعدى مجددا بدان اشاره خواهد گردید. فعالیتهاى علمى این پزشکان که در هندوستان مقیم شده بودند موجب پیشرفت فوق العاده پزشکى اسلامى در هندوستان شد. به طورىکه تمامى مدارس و دانشمندان فعلى طب اسلامى در هندوستان ریشه هاى آموزشى و علمى خود را به پزشکان ایرانى نسبت مىدهند. به هرحال، «درسالهائى که سلسله صفویه قدرت را در ایران به دست گرفت، تخصص در جهان طبابت نیز آغاز گردید و پزشکان جراحى پیدا شدند که بدون رد کردن روش دارودرمانى، معتقد بودند اگر استفاده از داروها مؤثر واقع نشد درمان بیمار باید به دست جراح تحصیلکرده و با تجربهاى سپرده شود و در بین این جراحان کسانى نیز بودند که فعالیت خود را بیش و کم روى درمان یک عضو بهخصوص مثلا چشم و یا استخوان متمرکز کرده بودند». «2» «رافائلدومان تخمین زده است که به هنگام اقامت او در ایران، اصفهان داراى پانزده هزار پزشک عمومى، دویست داروساز، چندین جراح و مقدار بىشمارى فصاد بوده است، جمعیت شهر را هم بینهفتصد و پنجاه هزار تا یک میلیون نفر ذکر نموده است». به طور کلى، توسعه پزشکى در دوره صفویه بسیار عالى و چشمگیر است. به طورىکه هیچیک از مورخین پزشکى نمىتوانند آن را نادیده گیرند. در این دوره تعداد بىشمارى از پزشکان بسیار ارزنده وجود داشتند، که عماد الدین محمود شیرازى یکى از این شخصیتهاى پرفروغ است. عماد الدین محمود از پزشکان بسیار معروف زمان شاه طهماسب صفوى و شاه اسمعیل دوم بود. مشارکت وى به توسعه پزشکى چندجانبه است. وى بدون اغراق یک نسل از پزشکان را تحت تأثیر قرار داد. خواجه خواویند محمود، حکیم ابو الفاتح گیلانى، غیاث الدین منصور (معلم قاضى نور اله شوشترى) از جمله شاگردان وى بودند. او داراى تألیفاتى گوناگون در مورد طب، مانند: رساله افیون، رساله عطرى لعل، رساله آتشک، رساله فاظهر، رساله چوب چینى، رساله در باب السموم، صحیفة الشفا، رساله یاقوتى، شرح قانون شاه، شرح تشریح القانون و غیره مىباشد. «مهمترین کار او، از نقطه نظر پزشکى، شرحى است که درباره یک بیمارى جدید که در همان ایام به ایران راه یافته بود و او آن را آتشک [سیفیلیس] نامیده است و همچنین یک داروى جدید که آن هم تازه به ایران آورده شده [یعنى «چوب چینى»] و قدرتمندترین دارو براى درمان آتشک شناخته مىشد نوشته است». چوب چینى در ایران براى اوّلین بار توسط عماد الدین شناسانده شده است. او در مقدمه رساله خود اظهار مىدارد که این ماده «درزمان خود ما» در ایران معرفى شده است. تصور مى شود جزوه او به نام «رساله اى درباره خوردن چوب چینى» در حدود سال 1550 میلادى نوشته شده است. عماد الدین در مورد آتشک و نحوه سرایت آن مىگوید: «واقوى انواع سرایه آن است که از مباشره واقع شود، بعد از آن آنچه در حمام واقع شود چون بخارات بدن مریض که متکیف به کیفیت ردیه است در حمام بسیار بیرون مىآید و از ممر استنشاق و دخول در مسام، در ظاهر و باطن تأثیر عظیم مىکند و اگر اتفاق افتد که در موضعى که مریض نشسته باشد بنشیند اثر عظیمتر باشد و اگر داند و مطلع شود اثر آن از همه عظیمتر باشد به مجرد زخم تیغى که سر تراشیده باشند به آن تیغ صاحب این مرض را حادث شود از پزشکان بسیار معروف دوره صفویه یکى هم «بهاءالدوله رازى» است. بهاء الدوله در شهر رى به دنیا آمد و تحصیلات پزشکى خود را در همان شهر شروع نمود و سپس در هرات از مکتب طب هندى برخوردار گردید. او پس از محمد بن زکریاى رازى به تفصیل از آلرژى (زکام گل یونجه در بهار) در 1507 میلادى و قبل از دانشمند غربى باتلو» Botello « (در سال 1565) سخن رانده است. بهاء الدوله در سال 1501 میلادى براى اولینبار سیاه سرفه(Pertusis) را قبل از دانشمندان غربى: پرفسور «بایلو» و پرفسور «ویلس» به دنیا شناساند. وى پیشنهاد جالبى براى واکسیناسیون ضد آبله کودکان از راه دهان براى اولینبار نموده است. از این پژوهشگر پزشکى ایرانى در کتب غربى به تفصیل یاد شده است، بهویژه پرفسور «لاپلان» عضو آکادمى پزشکى فرانسه و استاد دانشکده پزشکى پاریس و وابسته به آکادمى فرانسه به تفصیل در کتاب تاریخ طب اطفال (1982) و همچنین پروفسور «هوارد» وابسته به آکادمى فرانسه و استاد دانشکده طب پاریس به تفصیل در کتاب مذکور پژوهشهاى بهاء الدوله رازى را بیان نموده اند. دکتر الگود درباره او مىنویسد: «تا آنجا که من اطلاع دارم بهاء الدوله نخستین کسى است که به درمان خود به خودى سالک، دوازده ماه پس از زخم شدن، اشاره مىکند. به علاوه در فصل مربوط به تبهاى بثورى از سه بیمارى بحث مىکند که به قول او تا آن زمان مورد توجه نبودهاند، و با اینکه با آبله و سرخک مشابهند هیچیک از آن دو نیستند. در اینجا شخص را به شک مىاندازد که شاید منظورش آبله مرغان، سرخجه و اگزانتماسوبیتوم بوده است. بهاء الدوله در آخر فصلى که درباره بیمارىهاى چشم است به شرح یک بیمارى مىپردازد که بدون شک همان است که امروزه تحت عنوان «تبیونجه» شناخته مىشود و تا سال 1819 در اروپا شناخته نبوده است». از بیمارىهاى دیگرى که بهاء الدوله به آن اشاره نموده است بیمارى سیفیلیس مىباشد که اولین توضیح صحیح از آن توسط وى داده شده است.«سیفیلیسدر سال 897 از آمریکا به اروپا راه یافت و با سرعت عجیبى به سوى شرق گسترش پیدا کرد. زیرا مىبینیم که بهاء الدوله، این پزشک دقیق و موشکاف ایرانى در نوشتهاى مربوط به سال 906 مىنویسد: من به وجود بیمارى پى بردهام که تا به حالدر هیچیک از کتب طبى مطلبى درباره آن نوشته نشده است و این بیمارى آبله ارمنى است که از فرنگ آمده است ... این بیمارى بعدا بهعنوان یک بیمارى مستقل شناخته شد و عماد الدین آن را آتشک نامید».در مورد سرطان نیز- همانطور که قبلا اشاره شد- با توجه به درمان نوین غده سرطان، این نکته جالب توجه و شایان ذکر است که بهاء الدوله پس از بیان روشهاى متعارف جراحى اضافه مىکند که به نظر وى هیچ روشى بهجز به کار بردن سرب به صورت محلول در تیزاب در درمان سرطان مؤثر نیست. «الگود» درباره «خلاصةالتجارب» مىگوید: «کتاببهاء الدوله خلاصة التجارب نام دارد و واقعا همان است که از اسمش پیدا است. زیرا نتیجه یک عمر تجربیات بالینى و خلاصه مشاهدات پزشکى مردى است که در مکتب وسیع طب که فقط آیین اسلام مىتوانسته پدید آورد، تحصیل کرده است ... این کتاب حذاقت کلینیکى و ابتکارات شخصى را که در الحاوى به چشم مىخورد با توضیحات مرتب و منظمى که در قانون دیده مىشود، درهم آمیخته است. کتاب گرچه اساسا جنبه عملى دارد، ولى از ملاحظات اصیل و نکات دقیق علمى سرشار است. این اثر در نظر من بهترین کتاب درسى پزشکى است که پس از هجوم مغول به زبان فارسى نوشته شده است. در اظهار این نظر من تنها نیستم، زیرا على افضل قاطع قزوینى یکى از پزشکان دوره صفوى به برادر خود که تازه تحصیل طب را آغاز کرده بود فقط دو کتاب فارسى توصیه مىکند که یکى ذخیره جرجانى و دیگرى خلاصة التجارب بهاء الدوله است، که البته اولىمتعلق به دوره قبل از مغول است». در اینجا، اشارهاى کوتاه نیز به میر محمد مؤمن مىگردد. اگر کتاب تحفة المؤمنین تألیف این پزشک نامدار عصر شاه سلیمان صفوى را که به نام تحفه حکیم مؤمن مشهور است و درباره داروهائى از سه منبع معدنى و گیاهى و حیوانى و همچنین داروهاى مرکبى از قرصها و حبها و شربتها و معجونها بحث مىکند مورد مطالعه قرار دهیم خواهیم دید که در فصول آخر بحث مفصل و مبسوطى درباره کیمیاگرى و عملیات شیمیائى در لابراتوار و تهیه داروهاى مصنوعى براى درمان بعضى از بیمارىها اختصاص داده است، منتها پزشکان قدیم در کلیه کتابهاى خود صریحا قید کردهاند که مواد شیمیائى براى بدن زیانبخش است و تا آنجا که ممکن است نباید آنها را براى درمان بیمارىها به کار برد.ارزش کتاب تحفة المؤمنین از نظر داروسازى از کتاب دهم ذخیره خوارزمشاهى و حتى از کتاب شفائى و یا کتاب عین الملک [الفاظ الادویه] به مراتب بیشتر است. در این کتاب جز در موارد معدود که مطالب قدرى گنگ نوشته شدهاند، ادویه و داروها با نظم و ترتیب شرح داده شدهاند و اگر داروئى داراى چند اسم بوده است، یکایک آنها بازگو گردیده و سردى و گرمى و اثر هرکدام شرح داده شده است. منبع: منتصب مجابى، حسن، بررسى متون طب شیعه در تاریخ پزشکى، 1جلد، دانشگاه رازی - کرمانشاه، چاپ: اول، 1385 ه.ش.
[ یکشنبه 95/3/23 ] [ 10:40 عصر ] [ جمال رضایی اوریمی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |