http://medicalhistory.ParsiBlog.com | ||
چرایی استفاده از پزشکان غیر مسلمان در دوره بنى امیه و بنى عباس با بررسى تاریخ خلفاى اموى و عباسى به خوبى روشن مىشود که اینان داراى دو زندگى، و یا به عبارت بهتر، دو شخصیت و دو چهره کاملا متفاوت و متضاد بوده اند. زیرا از یک طرف در زندگى خصوصى و یا پنهان خود همان راه و رسم شاهان ایرانى و رومى را پیش گرفته بودند و مجالس شرابخوارى و عیش و نوشها و شهوترانى هاى آنان حتى مشهورتر از شاهان گذشته بود، که بخشى از جلوه هاى آن در داستانهاى هزار و یک شب نیز انعکاس جهانى یافته است. و از طرف دیگر اینان به عنوان خلفا و جانشینان پیامبر معصوم اسلام بر مسند رهبرى مسلمانان تکیه زده و ناچار بودند براى حفظ مقام و قدرت خود عوامفریبانه چهره اسلامى به خود بگیرند. در این میان پزشک خصوصى خلیفه که مىبایست در همه حال همنشین و همدم او باشد و رازدار زندگى خصوصى و حتى هم پیاله و یار بزم او، اگر از بین مسلمانان انتخاب مىشد خارج از احتیاط بود، و از اینها گذشته خلیفه اى که خود قلبا پایبند و معتقد به اسلام نبود و حتى هر زمان که فرصت مىیافت با به شهادت رسانیدن پیشوایان به حق امت اسلامى، یعنى ائمه معصومین (ع)، یک لحظه درنگ نمى کرد، چه اصرارى مىتوانست براى انتخاب طبیب مسلمان براى خود داشته باشد؟ و مگر نه آنست که همیشه سلطه جویان در تاریخ- چه با نام امپراطور و چه هر نام دیگرى- فقط در فکر و اندیشه حفظ قدرت و مقام خود بوده اند. بنابراین، اگر این هدف لازمهاش اعتماد نکردن به طبیب هموطن یا همکیش باشد، دیگر چه فرق مىکند که صاحب قدرت نامش شاه باشد یا خلیفه اسلام؟ و به همین دلیل خلیفه عباسى همان مىکند که شاهنشاه ساسانى! منبع: منتصب مجابى، حسن، بررسى متون طب شیعه در تاریخ پزشکى، 1جلد، دانشگاه رازی - کرمانشاه، چاپ: اول، 1385 ه.ش.
[ یکشنبه 95/3/23 ] [ 10:49 عصر ] [ جمال رضایی اوریمی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |