تاریخچه بهداشت مسکن و دفن مردگان در ایران باستان
در ایران باستان ایرانیان کوشش داشتند، که از آلودگى زمین جلوگیرى نمایند و طبیعى است نتیجه این امر جلوگیرى از انتشار بیمارى مى نموده است.
در وندیداد آمده است (فقره چهارم از باب سوم) که زرتشت از اهورامزدا سئوال کرد که سوم خوشترین جاى زمین کجاست؟ اهورامزدا جواب داد جائى که بهترین غله و علف و درختان میوهدار کاشته شود و در زمین خشک آب جارى باشد و زمین باتلاقى را خشک کند.
در فقره یازدهم از باب سوم وندیداد آمده است: پنجم بدترین جاى زمین آنجاست که زن و فرزند مقدس بیشتر راه را گم کرده و در گرد و گل افتند و ناله کنند.
بدین نحو معلوم مىشود که گرد و غبار و گل و لاى و باتلاق در آئین زرتشت جهت زندگى نامتناسب بوده است. فرشته نگهبان زمین را ایرانیان سپندارمد یا سفندارمد مى نامیدند و این فرشته مامور آبادانى و سرسبزى زمین بود. آنان معتقد بودند که هرگاه زمین پاک نگاه داشته شود و در آن کشت و زرع و ساختمان بعمل آید و سبز و خرم گردد و در آنها درخت کاشته شود و گله و رمه پرورش داده شود سپندارمذ یعنى فرشته نگهبان زمین از شخصى که بدین نحو عمل نماید خشنود مىگردد، و برخلاف فرشته از اراضى ناپاک و کثیف و پر از مردار و یا زمینهاى بى زراعت و بایر متنفر و منزجر است و در چنین اراضى حاضر نمى گردد. به همین نحو توصیه گردیده است، که پیروان اهورامزدا از محلهاى آلوده دورى جویند.
درباره مکان سالم براى آریاها در باب اول وندیداد فقرات سوم و چهارم و پنجم تا بیستم چنین آمده است:
" فقره سوم. من که اهورامزدا هستم در بهترین مکانها و شهرهائى که آفریدم اول آریاویج است که خوب مىباشد، اما اهریمن قتال بر ضد آن کار کرد مار بزرگ و سرما در آن خلق نمود".
" فقره چهارم- در آنجا که ده ماه سرماست و دو ماه گرما در آن ده ماه آب سرد و زمین سرد و گیاهها سرد است و در آنجا در وسیط زمستان بارندگى مىشود و مشکلات سخت مىآورد".
پس از آن در فقرات پنجم الى بیستم اهورامزدا به شهرها و دهکدهاى که آفریده که مردم استراحت نمایند، بیان مىدارد به مانند سغد (سوگودا(Suguda و بلخ (باختر یا باخترى(Baktari و گرگان و رى و گیلان.
باب سوم وندیداد عموما از مقوله بالا صحبت داشته، و در آنها خوشترین جاى زمین براى مسکن و خانه و امکنه آباد، که در آنها آتش و گاو و گوسفند و زن و فرزند و اهل خانه و وسائل زندگى خوب باشد، همچنین بهترین غله و علف و درختان میوهدار و زمین خشک و آنجا که توالد و تناسل مواشى و ستور زیاد باشد. همچنین از بدترین امکنه که در آنجا دیوها از گودال بیرون آیند و باهم بدوند و امکنهاى که سک و انسان مرده در آنها مدفون شود و سوراخهائى که در آن اهریمن باشد و آنجا که زن و فرزند مرد مقدس راه را گم کرده باشند و در گرد و گل افتند و ناله کنند شرح داده شده است.
درباره جاى خوش و یا باصطلاح زرتشتیان خوشترین جاى زمین که براى زندگى مناسب باشد، زرتشتیان را عقاید خاصى بوده است.
در این باب زرتشت از اهورامزدا سئوال مىکند که جاى خوش زمین کجاست؟ و چه مکانى براى زندگى مناسب است؟ اهورامزدا پاسخ مىدهد و تکلیف پیروان را معین مىنماید.
قسمتى از باب سوم وندیداد در این زمینه است، که محل خوب و خوش کجاست؟
در بسیارى موارد آنجا که مرد مقدس و خانه و آتش و گاو و گوسفند و زن و فرزند باشند، توصیه گردیده است.
در فقره سى و سوم از باب دوم وندیداد آمده است:" جمشید غارى ساخت چهار گوش به طول یک میدان و در آنجا نسل مواشى و ستور و مردم و سک و پرنده و آتش سرخ روشن را برد، آنگاه جمشید غارى چهارگوش به طول یک میدان اسب براى سکناى مردم و چهارگوش به طول یک میدان براى گاوهاى شیرده ساخت".
در فقره سى و چهارم از همین باب آمده است که:" جمشید در غار بزرگى که به امر اهورامزدا تهیه نمود، خانهها ساخت با اتاقها و ستونها و دیوارها و حصارها".
در فقره سى و هشتم از همین باب در مورد آبادى غار جمشید طبق دستور اهورامزدا درباره آبادى دستورهائى داده است.
در آئین زرتشت آنقدر راجع به زراعت توصیه گردیده که ذیل فضیلت زراعت صریحا تذکر داده شده، باید زراعت کرد، تا زنده ماند و تا آدمى تغذیه صحیح ننماید نمىتواند دیانت محکم داشته باشد، همان مثلى که در میان ما رایج و سارى است" شکم گرسنه ایمان ندارد"، در میان ایرانیان باستان عملا بوده است.
در فقره سى و سوم از باب سوم وندیداد آمده است که" از نخوردن توانائى پیدا نمىشود و نه دیندارى درست و نه موافق خواهش بچه به بدنیا آوردن، زندگى در جهان جسمانى خوردن است و نخوردن مرگآور است".
مرده در نظر ایرانیان از کثیفترین چیزها بوده و بدین جهت زرتشتیان مرده خود را در دخمه مى گذاشتند.
همچنین اگر زمینهاى زراعتى به مردار حیوانى و لاشه انسانى آلوده شده باشد، باید یک سال در آن زراعت نگردد، بلکه در معرض نور و آفتاب قرار گرفته تا پاک و قابل زرع گردد و هرکس برخلاف آن عمل نماید، گناهکار محسوب گردیده و براى منزه شدن و بخشودگى گناهش مىبایست مبلغى جهت آتش مقدس بپردازد تا رستگار شود.
منبع:
نجم آبادى، محمود، تاریخ طب در ایران (نجم آبادى)، 1جلد، دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات و چاپ - تهران، چاپ: اول، 1371 ه.ش.