تاریخ اخلاق پزشکی در جهان و ایران
چکیده: اخلاق پزشکی(Medical Ethics) یکی از شاخه های اخلاق حرفه ای است که سعی دارد اخلاقیات را به صورت کاربردی در حیطه عمل پزشکان و کادر پزشکی و نیز در حوزه تصمیم گیریهای اخلاقی در طب وارد نماید، با توجه به جایگاه علم طبابت که به شرافت وجود و اهمیت حفظ نفس انسانی مرتبط
میباشد، و با در نظر گرفتن کاربرد وسیع طب در سلامت انسانها، تحقیقات فراوان و موضوعات مستحدثه جدید در این حیطه، و همچنین سابقه تخلفات فراوان از چارچوبهای انسانی و اسلامی در تاریخ طب، اخلاق در حوزه پزشکی از اهمیت دو چندانی برخوردار میباشد.
علم پزشکی از سابقه ای کهن برخوردار است و این تقدس به همان اندازه قدمت دارد. در گذشته های دور همه دانشمندان بزرگ ایرانی و غربی دستی در علم طبابت هم داشته اند که از این میان میتوان به بقراط، جالینوس، سقراط، رازی، ابن سینا، و حتی شاعرانی مثل نظامی عروضی سمرقندی( قرن ششم هجری قمری) اشاره کرد
اخلاق پزشکی به واسطه گستردگی دانش و طولانی بودن از تاریخ کهنی با سابقه بیش از 2500 سال برخوردار است. همراه با رشد و شکوفایی بیشتر علم پزشکی، اخلاق پزشکی هم تغییراتی کرده و هر روز به مدد نظرات بزرگان طب و فلسفه کاملتر شده است.
تاریخچه اخلاق پزشکی با تاریخچه فلسفه در قرون قبل پیوند خورده است. اما اخلاق پزشکی بیش از همه با اندیشه ها و تفکرات فلاسفه بزرگی چون سقراط(399 - 470 ق.م) افلاطون )347 - 427 ق.م) و ارسطو)322 -348 ق.م( در قرون چهارم و پنجم قبل از میلاد پیوند نزدیکی داشته است.این متفکران یونانی علم اخلاق را در کنار علم پزشکی فرا گرفته بودند و آن را به عنوان "هنر زیستن" و "مراقبت و مواظبت از نفس" توصیف می نمودند
سوگند نامه بقراط قدیمی ترین قوانین اخلاق پز شکی را در متن خود دارد و هنوز هم در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان تعهد نامه پزشکان هنگام اتمام دوره تحصیل قرائت می شود که سوگند نامه بقراط در حقیقت به منزله یک تعهد نامه اخلاقی برای قبول و به کار بستن اصول اخلاقی حرفه پزشکی است. اخلاق فلسفی مبتنی بر مسیحیت در جهان غرب تا اوایل عصر جدید فرهنگ مغرب زمین را تحت سیطره داشت
طب واخلاق پزشکی در بین ایرانیان از قدمتی طولانی برخوردار است. سابقه پزشکی در ایران طبق برخی منابع مربوط به دوران قبل از بقراط می باشد که از اخلاق پزشکی پارسیان درآن دوران با اصطلاح "مدرن" یاد گردیده است
امروزه اخلاق پزشکی سنتی پایه گذار اخلاق پزشکی کاربردی نوین گردیده است اخلاق پزشکی نوین با رسالت پرداختن به موضوعات و مباحث مطرح در جهان پزشکی و تلاش برای ارائه راهکارهای اخلاقی در مواقع لازم شکل گرفته و در حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان، اخلاق پزشکی نوین بهصورت علمی و عملی با شیوههای جدید مبتنی بر حل مسئله وباتکیه براخلاق پزشکی سنتی مطرح و به درجات متفاوت فعال میباشد.
طی چند دهه اخیر، مباحث عمیق اخلاقی در حوزه اخلاق پزشکی مطرح شده است که توجهات زیادی را در جوامع مختلف به خود جلب نموده است. وسعتیافتن دانش بشری، ارتقای فناوریها، افزایش توانمندیهای انسانی در تشخیص و معالجه بیماریها، و تعدد راههای انتخابی برای پزشکان و بیماران، سوءالات روزافزونی را مطرح نموده است و این مسائل عمدتاً دستاوردهای جدید در حوزه علوم پزشکی و عناوین عمدهترین موضوعاتی هستند که برای عالمان اخلاق و پزشکان جوامع دغدغه آفرین بوده است. عناوینی چون:
- ارتباطات حرفهای در طب - جایگاه جسم انسانی -انسان قبل از تولد؛- ا نسان نابالغ -پیوند اعضا و بافتها -خاتمه حیات انسانی -زیست فناوری و اخلاق پزشکی - شیوههای جدید القای بارداری - پژوهشهای پزشکی
مقدمه
اخلاق پزشکی( Medical Ethics) یکی از شاخههای اخلاق حرفهای است که سعی دارد اخلاقیات را به صورت کاربردی در حیطه عمل پزشکان و کادر پزشکی و نیز در حوزه تصمیمگیریهای اخلاقی در طب وارد نماید. بر اساس مطالب بیان شده، دیگر اخلاق پزشکی صرف بیان صفات اخلاقی پسندیده برای پزشکان، یا نحوه برخورد پزشک با بیمار، و یا صرفاً تدوین قوانین حرفهای در باب آداب معاشرت طبیب، و یا بیان قواعد مذهبی به تنهایی، نمیباشد بلکه اخلاق پزشکی فعالیتی تحلیلی است که طی آن افکار، عقاید، تعهدات، روش رفتار، احساسات، استدلالات و بحثهای مختلف در حیطه تصمیمگیریهای اخلاق پزشکی به صورت دقیق و انتقادی بررسی میشود و در موارد لازم دستورالعملهایی صادر میگردد. تصمیمات اخلاق پزشکی در حیطه عملکرد طبی، بدیهیات و ارزشها، خوب یا بد، صحیح یا نادرست، و باید و نبایدها را مشخص میسازند. به بیانی دیگر: اخلاق پزشکی مقولهای کاربردی است که راهکارهای سازمان یافته را برای کمک به پزشک در تبیین، تحلیل و حل مباحث اخلاقی در طب بالینی فراهم مینماید .پیوستگی اخلاق و علم در حوزههای مختلف دانش، همواره به عنوان یک اصل مهم و مسلم برای ارتقای مادی و معنوی بشر مطرح بوده است. در قلمرو علوم تجربی، خصوصاً علم طب نیز، از دیرباز اخلاق، جزئی لاینفک محسوب میشده است و عالمان طب در کنار پرداختن به مسائل پزشکی و توصیههای دارویی، توصیههای اخلاقی نیز داشتهاند. با توجه به جایگاه علم طبابت که به شرافت وجود و اهمیت حفظ نفس انسانی مرتبط میباشد، و با در نظر گرفتن کاربرد وسیع طب در سلامت انسانها، تحقیقات فراوان و موضوعات مستحدثه جدید در این حیطه، و همچنین سابقه تخلفات فراوان از چارچوبهای انسانی و اسلامی در تاریخ طب، اخلاق در حوزه پزشکی از اهمیت دو چندانی برخوردار میباشد. نیاز وافر جوامع به مقوله اخلاق، در اکثر جوامع خصوصاً طی دهههای اخیر، رویکردی دوباره را در پی داشته است و اخلاق پزشکی سنتی را به اخلاق پزشکی نوین معاصر متحول نموده است.
فلسفه اخلاق پزشکی، قسمتی اساسی از اخلاق پزشکی است که کوشش میکند در سایه تحلیلهای فلسفی، درست و نادرست را در حیطه عمل در موضوعات مختلف و مراقبتهای بهداشتی شرح دهد. تصمیمگیریهای عملی در حیطه اخلاق پزشکی نوعاً نیازمند درک روشن از مباحث فلسفی مربوط میباشد. بنابراین، تبیین دقیق اصول و مبانی تعیین حسن و قبح در حیطه اخلاق پزشکی یک ضرورت است. برای کاربردی و مفید بودن بحث اخلاقی باید از معیارهای فهم، عمل و تصمیمگیری مناسبی استفاده شود، به نحوی که انسانهای معتقد به اخلاقیات، آنرا تصدیق نمایند. در کشورهای غربی، چهار اصل کلیدی برای راهنمایی در تصمیمگیریهای اخلاقی در حال حاضر مطرح و مورد استفاده میباشد که عبارتند از: اختیار فردی یا اتونومی، سودمندی، عدم زیانباری و عدالت .
این نظریه از متعارفترین فرضیهها در اخلاق پزشکی است که برای حل مسائل و مشکلات اخلاقی به کار میرود اما از آنجا که اسلام در هریک از چهار اصل ذکر شده، نظریات جامع و گاه متفاوتی با فرهنگ غربی دارد، تعیین چارچوبی مشخص برای تصمیمگیریهای اخلاقی در طب برای پزشکان مسلمان ضرورت ویژهای مییابد. این امر، وظیفه خطیر فلاسفه و اخلاقیون شیعه و فقهای مذهبی به همراه دانشمندان علوم پزشکی است که مباحث و موضوعات مختلف طرح شده را مورد بررسی قرار داده و چارچوبی جامع، قابل قبول و مشترک در جوامع اسلامی طرحریزی نمایند . علم پزشکی از سابقه ای کهن برخوردار است و این تقدس به همان اندازه قدمت دارد. در گذشته های دور همه دانشمندان بزرگ ایرانی و غربی دستی در علم طبابت هم داشته اند که از این میان میتوان به بقراط، جالینوس، سقراط، رازی، ابن سینا، و حتی شاعرانی مثل نظامی عروضی سمرقندی اشاره کرد. اخلاق پزشکی به واسطه گستردگی دانش و طولانی بودن از تاریخ کهنی با سابقه بیش از 2500 سال برخوردار است. همراه با رشد و شکوفایی بیشتر علم پزشکی، اخلاق پزشکی هم تغییراتی کرده و هر روز به مدد نظرات بزرگان طب و فلسفه کاملتر شده است.
طب واخلاق پزشکی در بین ایرانیان از قدمتی طولانی برخوردار است. سابقه پزشکی در ایران طبق برخی منابع مربوط به دوران قبل از بقراط می باشد که از اخلاق پزشکی پارسیان درآن دوران با اصطلاح "مدرن" یاد گردیده است.
یافته ها
در قرون قبل از میلاد مسیح (ع) فرهنگ یونانی و رومی که تحت تاثیر فرهنگ ایرانیان و تمدن شرق بود در غرب گسترش داشت. در آن دوران به دلیل عدم گستردگی علوم زمان، پزشکان معمولا فلسفه را نیز فرا می گرفتند. لذا تاریخچه اخلاق پزشکی با تاریخچه فلسفه در قرون قبل پیوند خورده است. اما اخلاق پزشکی بیش از همه با اندیشه ها و تفکرات فلاسفه بزرگی چون سقراط(399 - 470 ق.م) افلاطون )347 - 427 ق.م) و ارسطو)322 -348 ق.م( در قرون چهارم و پنجم قبل از میلاد پیوند نزدیکی داشته است.این متفکران یونانی علم اخلاق را در کنار علم پزشکی فرا گرفته بودند و آن را به عنوان "هنر زیستن" و "مراقبت و مواظبت از نفس" توصیف می نمودند. کلیات فلسفه اخلاقی سقراط، افلاطون و ارسطو در مباحث فلسفه اخلاق بیان گردیده است. در همان دوران، بقراط )450 -380 ق.م( که او را پدر علم طب نیز نامیده اند. سوگند نامه معروف خود را تنظیم نمود. بقراط اولین کسی بود که مبانی اخلاقی را در قابل قسم نامه با طبابت در آمیخت ، و به عبارتی، بزرگترین سهم بقراط در زمینه پزشکی، اعتقاد او به اصول اخلاقی بود که سوگند نامه معروفش تبلور آن است.
سوگند نامه بقراط قدیمی ترین قوانین اخلاق پزشکی را در متن خود دارد و هنوز هم در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان تعهد نامه پزشکان هنگام اتمام دوره تحصیل قرائت می شود. البته قبل از بقراط نیز برخی مقررات وجود داشته از جمله قوانین حمورابی که در آن به مجازات پزشکان خطا کار اشاره شده است. اما جنبه های اخلاقی را مطرح ننموده است. سوگند نامه بقراط در حقیقت به منزله یک تعهد نامه اخلاقی برای قبول و به کار بستن اصول اخلاقی حرفه پزشکی است.
اما پس از آن دوران، با پدید آمدن نظریات مختلف در حیطه فلسفه اخلاق، حوزه اخلاق پزشکی نیز تحت تأثیراتی قرار گرفت. عمدهترین مکاتب فلسفی اثرگذار در این حیطه، مکتب کانتی(وظیفهمدار )، مکتب اخلاقی نفعمدار ، و مکتب اخلاق فضیلتمدار بودهاند ادیان و آموزههای مذهبی نیز در شکلگیری اخلاق پزشکی در جوامع نقش بیبدیلی داشتهاند. اسلام و علمای اسلامی، خصوصاً در دوران شکوفایی علوم در تمدن اسلامی، توجه ویژهای به اخلاق در طب داشتهاند و این امر در رسالهها و کتب اندیشمندان آن عصر به خوبی هویدا است. یکی از دست نوشتههای بسیار ارزشمند آن دوران، پندنامه پزشکی اهوازی متعلق به علیبن مجوسی اهوازی)318ـ384 هـ. ق( است که از سوگندنامه بقراط بسیار کاملتر است.
پس از میلاد مسیح )ع( برخی اخلاقیون مسیحی از جمله آکونیاس، در قرون سوم و چهارم پس از میلاد، فلسفه اخلاق دینی را در مقابل حکمت رواقی که فلسفه ای مادی گرایان(قرون سوم ق.م تا قرن سوم ب.م) بود بیان و تدوین نمودند. اخلاق فلسفی مبتنی بر مسیحیت در جهان غرب تا اوایل عصر جدید فرهنگ مغرب زمین را تحت سیطره داشت. قرون 17 و 18 بعد از میلاد تقریبا دوران گذر از قرون وسطی به عصر جدید پیشرفت های علمی بشر در جهان غرب محسوب می شود. در این دوران هیوم (1711 -1776(، کانت )1724 – 1804( بنتام )1748 – 1832( مهم ترین نظریات تاثیر گذار بر اخلاق پزشکی را در غرب ارائه نمودند. سپس، میل)1806 –1873( و مور )1873 – 1958( در دهه های بعد به بیان دیدگاههای فلسفی خود در حیطه اخلاق پرداختتند که در موضوع اخلاق پزشکی نیز تاثیراتی داشته است. اما قرن نوزدهم و سپس قرن بیستم همزمان بود با علمی شدن طب که تغییر و تحولات عمیقی را در اخلاق پزشکی در پی داشته است. در این دوران گسترش دانش طب، ایجاد تکنولوژی های نوین و پیدایش موضوعات اخلاقی جدید باعث ایجاد تحولاتی ضروری در اخلاق پزشکی سنتی گردید.
لذا اخلاق پزشکی سنتی پایه گذار اخلاق پزشکی کاربردی نوین گردیده است و اخلاق پزشکی نوین با رسالت پرداختن به موضوعات و مباحث مطرح در جهان پزشکی و تلاش برای ارائه راهکارهای اخلاقی در مواقع لازم شکل گرفته ودر حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان، اخلاق پزشکی نوین بهصورت علمی و عملی با شیوههای جدید مبتنی بر حل مسئله وباتکیه براخلاق پزشکی سنتی مطرح و به درجات متفاوت فعال میباشد. طی چند دهه اخیر، مباحث عمیق اخلاقی در حوزه اخلاق پزشکی مطرح شده است که توجهات زیادی را در جوامع مختلف به خود جلب نموده است. وسعتیافتن دانش بشری، ارتقای فناوریها، افزایش توانمندیهای انسانی در تشخیص و معالجه بیماریها، و تعدد راههای انتخابی برای پزشکان و بیماران، سوءالات روزافزونی را مطرح نموده است . این مسائل عمدتاً دستاوردهای جدید در حوزه علوم پزشکی و عناوین عمدهترین موضوعاتی هستند که برای عالمان اخلاق و پزشکان جوامع دغدغه آفرین بوده است. عناوینی چون:
- ارتباطات حرفهای در طب - جایگاه جسم انسانی -انسان قبل از تولد؛- ا نسان نابالغ -پیوند اعضا و بافتها -خاتمه حیات انسانی -زیست فناوری و اخلاق پزشکی - شیوههای جدید القای بارداری - پژوهشهای پزشکی. در برخی کشورهای غربی و اروپایی طی سه دهه اخیر کمیته های بالینی اخلاق پزشکی (CECS) با سیر رو به رشدی تشکیل شده و به فعالیت پرداخته اند. این کمیته ها به طور موثر و مطلوبی بر الگوی مراقبت ها تاثیر گذار هستند و عملکرد آنها شامل شکل دهی سیاست بیمارستان در موضوعات و مسائل اخلاقی - قانونی نظارت بر مشاوره های فردی در موارد بالینی خاص و مشکل و سازماندهی تعلیم وتربیت متخصصین امر اخلاق پزشکی می باشد.
از قدیمی ترین روزگاران امر طبابت در ایران با دیانت توام بوده است. طب باستانی ایرانی با آیین زرتشت و تعلیمات اوستا پیوند جدایی ناپذیری داشته است. به طور کلی پزشکان از طبقه روحانیون که عالی ترین طبقه از طبقات چهارگانه )روحانیون-سربازان - کشاورزان و صنعتگران( بودند انتخاب می شدند.
این طبقه رشته الهیات و طب را همزمان تحصیل می نمودند و بعد از اتمام مقدمات آن یکی از این دو رشته را انتخاب کرده و ادامه می دادند. موبدان زرتشتی بر حسن انجام اخلاق پزشکی که بخشی از امور دینی محسوب می شد نظارت می کردند و رئیس پزشکان نیز فن طبابت را تحت مراقبت و کنترل داشت و در کمک به بینوایان امر می کرد. در بخش "وندادید" اوستا گفتارهایی در بابت ویژگیهای پزشکان آمده است. شرایط طبیب این بوده که اولا کتب زیادی مطالعه کرده و در فن خود تجربه کافی داشته باشد.
ثانیا با صبر و حوصله به سخنان بیمار گوش فرا دهد و بیمار را با وجدانی بیدار معالجه کند و ثالثا از خدا بترسد. در آئین زرتشت مهارت در درمان بیماران تنها معیار یک پزشک شایسته نبود بلکه شخصیت اخلاقی و دارا بودن وجدان در رتبه ای اولی تر قرار داشته است. زرتشتیان نسبت به اعمال خلاف چون سقط جنین، بارداری غیر مشروع و خطاهای پزشکی تعصب و حساسیت خاصی داشتند.
در عهد ساسانی اصول طب ایران کاملا زرتشتی و مبتنی بر روایات اوستایی بود اما نفوذ طبابت یونانی نیز در آن مشهود می باشد. صفات یک طبیب شایسته درعصر ساسانی این بود که دانا بوده و نسبت به اعضا بدن و داروها شناخت کامل داشته باشد دنیا پرست نباشد و امراض را دقیق معاینه و معالجه نماید.
"کلیله و دمنه" که در زمان ساسانیان به وسیله برزویه طبیب به فارسی میانه ترجمه شده است در باب نخست خود برخی از صفات طبیب خوب را بر می شمرد از جمله چنین بیان می کند: "فاضل تر اطبا آن است که به معالجت از جهت ذخیره آخرت مواظبت نماید. به صواب آن لایق تر که بر معالجت مواظبت نمایی و بدان التفات نکنی که مردمان قدر طبیب ندانند
نتیجه گیری
اخلاق پزشکی صرف بیان صفات اخلاقی پسندیده برای پزشکان، یا نحوه برخورد پزشک با بیمار، و یا صرفاً تدوین قوانین حرفهای در باب آداب معاشرت طبیب، و یا بیان قواعد مذهبی به تنهایی، نمیباشد بلکه اخلاق پزشکی فعالیتی تحلیلی است که طی آن افکار، عقاید، تعهدات، روش رفتار، احساسات، استدلالات و بحثهای مختلف در حیطه تصمیمگیریهای اخلاق پزشکی به صورت دقیق و انتقادی بررسی میشود
پیشرفت دانش و ارتقای فناوریها در بخشهای تشخیص، درمان و پیشگیری بیماریها، طب قدیم را دچار چنان تحول عمیقی ساخته است که پزشکان جدید بدون اتکا به روشها و ابزار نوین قادر به ادامه حیات خویش نخواهند بود. پزشکی نوین مسلماً نیازمند اخلاق پزشکی نوین است. موضوعات فراوانی در این حیطه مطرح میباشند که به عمدهترین آنها اشاره گردید. آنچه در انتهای بحث در خصوص فلسفه اخلاق پزشکی و ضرورت توجه ویژه به آن بیان شد، در حقیقت یک نیاز بنیادین و فوری است. با توجه به تفاوتهای فلسفه و اخلاق اسلامی با فلسفه و اخلاق غربی، پایهگذاری اصولی یک نظام اخلاق پزشکی مبتنی بر چارچوبهای اسلامی جهت جلوگیری از نفوذ فرهنگ غرب در کشورهای اسلامی یک ضرورت اساسی است
منابع
1- یدالله فرهادی، یدالله، موسوی علی رضا، موازین اخلاق در پژوهشهای علوم پزشکی
2- لاریجانی، باقر، پزشک و ملاحظات اخلاقی
3-پایگاه اطلاع رسانی "مرکز مطالعات و تحقیقات اخلاق پزشکی
4-مجله پژوهش و حوزه، شماره 18و 17
5- سایت آفتاب www.aftab.ir
6-سایت تبیان