مقایسه قانون ابن سینا و طب نوین
(تطبیق قانون با اصول علمى کتابهاى پزشکى نوین در مورد بیمارى کلیه)
درباره تطبیق مطالب علمى مندرج در کتاب قانون ابن سینا با مباحث پزشکى نوین، مى توان رساله ها و کتابهاى فراوان نوشت و در آنها بخشهاى مختلف طب ابن سینا (چشم پزشکى، دندانپزشکى، بیمارى هاى پوست، بیمارىهاى زنان و ...) را مورد بررسى قرار داد. ضمن این بحث و تحقیق، تأثیرى که هر یک از این مباحث طى قرون و اعصار در سیر تکاملى دانش پزشکى داشته است، به خوبى روشن خواهد شد.
در کتابهاى پزشکى جدید، عادت بر این است که ضمن شرح تاریخچه هر بیمارى یا هر بحث پزشکى، آثار علمى قدما را به کلى نادیده گرفته و کلیه اکتشافات پزشکى و مطالب طبى را زاییده فکر دانشمندان مغرب زمین، مخصوصا اروپاییان دانسته و آغاز این اکتشافات را نیز از قرن هفدهم و هیجدهم مسیحى ذکر مى کنند. گویا از ابتداى تاریخ تمدن بشر تا قرن هفدهم، علم طب در دنیا وجود نداشته است و بیماران به امید طبیعت رها مىشدند و یا درمانهایى کورکورانه و بدون هرگونه مأخذ علمى درباره آنان انجام مىگرفته است.
جاى بسى شگفتى است که از یک قرن پیش تاکنون که دانش و فرهنگ اروپا به ایران نفوذ یافته، مخصوصا در این سى سال اخیر که دانشگاه ما سروصورتى پیدا کرده و هزاران پزشک از دانشکده پزشکى تهران بیرون آمده است، حتى یک نفر پیدا نشده که در تاریخ طب و سیر تکاملى دانش پزشکى تحقیق نموده، ریشهها و مبانى طب امروز را پیدا کند.
اینک براى اینکه پزشکان ایران از این اشتباه عظیم بدرآیند و بدانند که علم طب از قرن هفدهم مسیحى آغاز نشده است، بلکه پزشکان قدیم بنیانگذار آن بوده اند، مخصوصا پزشکان قدیم ایران، در این بنیانگذارى سهم بسزایى داشته اند، یک رشته مباحث طبى را از کتاب قانون ابن سینا برگرفته و با مطالب مندرج در کتابهاى پزشکى نوین تطبیق خواهیم کرد. لازم به ذکر است که کتاب قانون ابن سینا شامل یک دوره کامل طب قدیم ایران است.
این کتاب از قرن دهم تا قرن شانزدهم میلادى، یعنى مدت ششصد سال، رسما در دانشکدههاى پزشکى اروپا تدریس مى شده است و پس از اختراع فن چاپ، متجاوز از سى بار در کشورهاى مختلف اروپایى به چاپ رسید. از دوره رنسانس و تجدید حیات علم و ادب، یعنى از اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادى به بعد نیز، باوجود پیدایش دانشمندان بزرگى در اروپا، که نهضتى عظیم در کلیه علوم و فنون به وجود آوردند، مطالب این کتاب استحکام علمى خود را از دست نداد و روى جزئیات آن بحث و انتقادهایى صورت گرفت، تا اینکه در دو قرن اخیر، به سبب اکتشافاتى که بهتدریج نصیب اروپاییان شد، رفتهرفته علم پزشکى راه دیگرى را پیمود و از طب قدیم فاصله گرفت، به طورىکه اگر امروزه یک کتاب طب جدید را با کتاب قانون ابن سینا مقایسه کنیم، اختلافات فاحشى در بسیارى از جزئیات مطالب آنها خواهیم یافت.
بااین حال، همانطور که اهرام مصر، مدت چند هزار سال است که مانند کوهى عظیم پابرجاست و هیچیک از حوادث طبیعى نتوانسته است رخنه در ارکان آن بیندازد، طب قدیم نیز داراى مبانى و اصولى چنان محکم است که مرور زمان، بههیچوجه نتوانسته است تغییرى در آن بدهد.
با یک بررسى دقیق معلوم خواهد شد که استخوانبندى طب امروز همان است که قدما بنیانگذارى کرده اند. مخصوصا پزشکان قدیم ایران در پیشرفت علم طب و اکتشافات مهمى که در دانش پزشکى پیدا شده است سهم بزرگى دارند، بدون اینکه نامى از آنها در کتابهاى امروزى دیده شود. اگر مطالب اساسى طب امروز را با مطالب مندرج در قانون ابن سینا مقایسه کنیم، بر عموم دانشمندان و اساتید فن ثابت خواهد شد که بسیارى از دقیقترین مباحث طبى مربوط به علایم بالینى، تشخیص بیمارىها و یا اتیولوژى و علل بیمارىها که در کتب جدید پزشکى مورد بحث و تجزیهوتحلیل است و استادان عالى قدر دانشکدههاى پزشکى اروپا و آمریکا به آنها استناد و در عین حال به مشکل بودنشان اعتراف مىکنند، از کتب قدیم طب ایران مخصوصا قانون ابن سینا گرفته شده است و از این رو محققان عالىقدر اسلامى، که اکثر آنها ایرانى بودهاند، حق بسیار بزرگى به گردن جهان پزشکى امروز دارند.
منبع:کتاب مجموعه آثار دکتر سید جلال مصطفوى کاشانى ؛ ج2 ؛ ص147