بررسی متون پزشکى طب سنتی به زبان شعر در تاریخ پزشکی
از ویژگىهاى دیگر طب سنتى استفاده از شعر در بعضى از متون آن براى یادگیرى سریعتر و استفاده بیشتر عموم مردم از آن مىباشد. زیرا طب سنتى، علمى مردمى و براى همه طبقات از دانشمندان طراز اول تا مردم کوچه و بازار است و مخصوص طبقه خاصى (آنچنانکه در دوره خلفا بود) نیست.
«اشعار کتب مزبور، به طور کلى به قدرى ساده هستند که خیلى راحت و سریع مىتوان آنها را به خاطر سپرد و حفظ کرد و هر خواننده اى با مطالعه آنها فورا یک سرى اطلاعات سطحى از بیمارىهاى مختلف پیدا مىکند، و هرکس مىتواند در یکى از آنها شعرى را بیابد که مضمون آن بیش و کم منطبق با حال و احوال خودش باشد. در آخر یک چنین اشعارى چند دستور درمانى نیز داده شده است و خواننده مىتواند پس از مطالعه آن به عطارى سرگذر مراجعه کرده و با داروهاى گفته شده در کتاب مراجعه کند. این کتب براى مردم دوره صفویه درست نظیر کتابهایى مىباشند که امروزه تحت عناوینى نظیر «پزشک خانواده» و «هرکس مىتواند پزشک خود باشد» و غیره چاپ و منتشر مىشوند».
اصولا عصر صفویه عصر تحوّلات مثبت زیادى است. با از بین رفتن جو اختناق و تعصب شدید بر علیه شیعیان در این دوران، نه تنها علوم بسیارى در ایران- و حتى در هند که تحت تأثیر ایران قرار داشت- رونق و تجدید حیات مىیابد و از انحصار طبقهاى خاص خارج مىشود، بلکه دانشمندان شیعه کوشش مىکنند که علم خود را در دسترس همه اقشار جامعه و عموم مردم قرار دهند. به همین سبب است که دیده مىشود زبان فارسى و زبان ساده شعر که از مهمترین ابزار انتقال دانش در بین مردم عادى و اکثریت ایرانىها است مورد توجه قرار مىگیرد، و علماى بزرگ همچون علامه مجلسى کتابهاى بسیار مهم و ارزندهاى درباره دین اسلام و معارف شیعه به زبان فارسى بسیار ساده و روان مىنویسند و نوشتن کتابهاى علمى دیگر، مثل متون پزشکى، نیز رواج فراوان مىیابد. دکتر براون در مورد این پزشکان شاعر مىگوید: «اکثر پزشکان نامدار دوره صفویه افراد فوقالعاده تحصیلکردهاى بودند. جاى تعجب نیست وقتى مىبینیم که اغلب ایشان شاعر نیز بودهاند و اگر بخواهیم تحت عنوان کلى پزشکان شاعر مطلبى بنویسیم باید همه آنها را نام ببریم».
به طور کلى: «دانشمندان اسلامى براى آسانى در یادگیرى، و سهولت در حفظ، علوم مختلف را به نظم درآوردهاند که معروفترین آنها الفیه ابن مالک در علم نحو است، بحر رجز را براى این امر برمىگزیدند که روانتر است براى یادگیرى و حفظ و نقل. و از این روى است که این منظومههاى علمى را ارجوزه مىخواندند. مشهورترین اثر منظوم در علم پزشکى ارجوزه ابن سینا است». «در شعر فارسى نیز منظومههاى متعددى در
علم پزشکى نوشته شده که کهنترین و مهمترین آنها همین دانشنامه میسرى است».
«میسرى دانشنامه را در سال 370 هجرى به پایان برده و به چهل و شش سالگى خود اشاره کرده است».
نه تنها تعداد زیادى از پزشکان شیعه چون میسرى و بو على شاعر نیز بوده و آثار پزشکى بسیارى از آنان به زبان فارسى یا عربى به یادگار مانده است، بلکه اصولا شیعیان با هر نوع تخصصى در علوم مختلف، عموما به ادب شهرت داشتهاند. بهطورىکه مرحوم آقا بزرگ تهرانى در کتابشناسى ارزشمند خود «الذریعه» در این مورد مطلبى آورده است که در اینجا به ترجمه فارسى آن بسنده مىکنیم. او مىنویسد:
«مثل رایج تا قرن چهارم این بود: «آیا ادیبى غیر شیعى دیدهاى؟». و در قرن هفتم ابن خلکان در شرح حال على بن جهم (1: 386) مىگوید: «با وجود اهل سنت بودنش، داراى طبع و توان شعر سرودن است، و این بدان معنا است که امثال على بن جهم اندک هستند».
گرچه براون در مورد متون پزشکى به زبان شعر، مىنویسد: «متأسفانه تعداد قابل ملاحظهاى از کتبى که به این صورت تدوین شده بودند از بین رفته است». و گرچه «معجم ادباء الاطباء» که در دو جلد و به زبان عربى به شرح زندگى و آثار حدود 231 شاعر عرب و ایرانى، که به زبان عربى شعر سروده و پزشک بوده و یا تألیف پزشکى آنان به شعر است، پرداخته و آنها را معرفى کرده است، اما شاید تا این زمان فهرست
کامل آن تعداد از متون بهجاىمانده طبى به زبان شعر نیز هنوز گردآورى و منتشر نشده باشد. بدین جهت در تحقیق حاضر با بررسى که در آثار پزشکى شیعیان به عمل آمد، حدود 71 عنوان آنکه مشخص شد به شعر مىباشد استخراج گردید که فهرست آنها در اینجا ارائه مىگردد. هرچند تعداد واقعى این آثار نیز قطعا بیشتر است.
بااینحال، جاى تأسف فراوان است که بهرغم وجود چنین زبان علمى بسیار پرمایه در زمینه پزشکى، که قرنها مورد استفاده فارسىزبانان ایران و هند و برخى کشورهاى همجوار بوده است، و یا پزشکان بسیارى که حتى از شعر فارسى براى بیان مطالب علمى خود بهره بردهاند، کتابهاى پزشکى امروز وارثین همان زبان و پزشکان، آکنده از واژههاى غیر فارسى و بیگانه است که همچون سیلى از غرب سرازیر گشته و مشغول انهدام زبان فارسى و فرهنگ ماست.»
فهرست آثار پزشکى به زبان شعر
1- «الادویة المفردة» (ردیف 13)، به فارسى، قرن 10.
2- «ارجوزه فى الطب» (ردیف 15)، به عربى، قرن 13.
3- «ارجوزه فى المجربات» (ردیف 16)، به عربى، قرن 5.
4- «ارجوزه فى فضائل الرمان» (ردیف 17)، به عربى، قرن 13.
5- «امساکى» (ردیف 50)، قرن 8.
6- «ترویح الارواح» (ردیف 115).
7- «التعلیقات الطبیة» (ردیف 127)، به عربى، قرن 5؟
8- «جامع الفوائد» (ردیف 145)، به فارسى، قرن 10.
9- «چوب چینى» (ردیف 163)، به فارسى، قرن 11.
10- «الرزق الحسن» (ردیف 224)، قرن 14.
11- «رسالة فى الادویة المفردة للعین» (ردیف 252)، به فارسى، قرن 14.
12- «سته ضروریة» (ردیف 303)، به فارسى، قرن 10.
13- «الشافیة» (ردیف 311)، قرن 14.
14- «شافیة الامراض» (ردیف 313)، به عربى، قرن 14.
15- «شفاء المرض» یا «شفاء المرضا» یا «شفاء الرجال» (ردیف 354)، قرن 8.
16- «طب الائمة» (ردیف 372)، قرن 13.
17- «الطب المروى» (ردیف 383)، قرن 13.
18- «طب منظوم» (ردیف 391)، قرن 13؟
19- «طب منظوم» (ردیف 392)، به فارسى، قرن 14؟
20- «فرهنگ هندى به فارسى» (ردیف 437)، به فارسى و هندى، قرن 10.
21- «فوائد الانسان» (ردیف 458)، به فارسى، قرن 11.
22- «فوائد یوسفیه» (ردیف 470)، به فارسى، قرن 10.
23- «قصیدة حفظ الصحة» (ردیف 497)، به فارسى، قرن 10.
24- «قصیدة فى اسماء الادویة المفردة» (ردیف 498)، قرن 10.
25- «کتاب الابدال» (ردیف 521)، به عربى، قرن 4.
26- «کلیات الطب» (ردیف 573)، قرن 11.
27- «کلیات طب» (ردیف 574)، به فارسى، قرن 13.
28- «کنز الاشتها» (ردیف 583)، به فارسى، قرن 9.
29- «مأکول و مشروب» (ردیف 607)، به فارسى، قرن 10.
30- «مثنوى حفظ الصحة» (ردیف 613)، ترجمه به فارسى، تحریر قرن 13.
31- «مثنوى درّ منظوم در اشرف علوم» (ردیف 614)، به فارسى، تحریر قرن 10.
32- «مثنوى ده باب» (ردیف 615)، به فارسى، قرن 14.
33- «مثنوى شفاء المریض» (ردیف 616)، به فارسى، قرن 8.
34- «مثنوى طب لقمانى» (ردیف 617)، به فارسى.
35- «مثنوى طب منظوم» (ردیف 618)، قرن 14؟
36- «مثنوى طب منظوم» (ردیف 619)، به فارسى، تحریر قرن 12.
37- «مثنوى طب منظوم» (ردیف 620)، به فارسى.
38- «مثنوى طب منظوم» (ردیف 621)، به فارسى، تحریر قرن 11.
39- «مثنوى طب منظوم» (ردیف 622)، به فارسى، تحریر قرن 13.
40- «مثنوى طب منظوم» (ردیف 623)، به فارسى، تحریر قرن 13.
41- «مثنوى طب نامه» (ردیف 624)، به فارسى، تحریر قرن 8.
42- «مثنوى طبیة» (ردیف 625)، تحریر قرن 9.
43- «مثنوى عنوان» (ردیف 626)، به فارسى، قرن 14.
44- «مثنوى فى اختلاجات الاعضاء» (ردیف 627)، قرن 7.
45- «مجموعة الادعیة و الادویة المجربة و مجالس منبریه و غیرها» (ردیف 648)، به فارسى، قرن 14.
46- «مفرح القوام» یا «المرح القوامیة» (ردیف 730)، قرن 12.
47- «مقالة فى معالجة الاطفال» (ردیف 751)، قرن 5.
48- «منظومه باهنامه» (ردیف 772)، به فارسى، قرن 6.
49- «منظومه برزونامه» (ردیف 773)، به فارسى، تحریر قرن 12.
50- «منظومه تجربه نامه» (ردیف 774)، به فارسى، قرن 10.
51- «منظومه جواهر المقال» (ردیف 775)، به فارسى، قرن 12.
52- «منظومه در تشریح» یا «تشریح خجندى» (ردیف 776)، به فارسى، تحریر قرن 9.
53- «منظومه زبدة العلاج» (ردیف 777)، به فارسى، قرن 10.
54- «منظومه صدیق» (ردیف 778)، به فارسى، قرن 11.
55- «منظومه فى التشریح» (ردیف 779).
56- «منظومه فى الطب» (ردیف 780)، به فارسى، قرن 6.
57- «منظومه فى الطب» (ردیف 781)، به فارسى، قرن 13؟
58- «منظومه فى الطب» (ردیف 782)، به فارسى، تحریر قرن 12.
59- «منظومه فى الطب» (ردیف 783)، به عربى، قرن 13.
60- «منظومه فى الطب» (ردیف 784)، قرن 14.
61- «منظومه فى الطب» (ردیف 785)، قرن 10.
62- «منظومه فى معرفة الجنین و تکوین الانسان» (ردیف 786)، تحریر قرن 9.
63- «منظومه کفایة المرتاض فى علم الابوال و الانباض» (ردیف 787)، ترجمه به فارسى، تحریر قرن 12.
64- «منظومه متمم» (ردیف 788)، تحریر قرن 11.
65- «منظومه نظام صحت» (ردیف 789)، به عربى، قرن 9.
66- «منفعت و مضرت مأکولات» (ردیف 790)، به فارسى، تحریر قرن 10.
67- «النبضیة» (ردیف 815)، به فارسى.
68- «نصائح طبیة» (ردیف 826)، به عربى، قرن 5.
69- «نظام صحت» (ردیف 827)، قرن 9.
70- «الوبائیة» (ردیف 836)، به فارسى، قرن 14.
71- «یوسفیة» (ردیف 850)، به فارسى، قرن 10.
منبع: منتصب مجابى، حسن، بررسى متون طب شیعه در تاریخ پزشکى، 1جلد، دانشگاه رازی - کرمانشاه، چاپ: اول، 1385 ه.ش.